آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

در اواخر سال ۲۰۱۰ میلادی، موجی از اعتراضات و خیزش های مردمی، کشور تونس را در برگرفت و پس از سرنگونی رژیم اقتدارگرای بن علی، این کشور به طلایه دار انقلاب های عربی مشهور گشت. اکنون پس از گذشت 6 سال از شورش های عربی، به نظر می رسد تونس به بهترین و احتمالاً تنها امید کامل کردن فرایند گذار از اقتدارگرایی به شکل مردم سالارانه ای از حکومت تبدیل شده باشد؛ بنابراین پرسش نوشتار حاضر این است که نوع و شیوه گذار سیاسی کشور تونس تا چه حد امکان شکل گیری الگوی حکمرانی خوب را در این کشور فراهم آورده و چه تاثیری بر پایداری این الگو در این کشور خواهد داشت؟ جهت پاسخگویی به این پرسش، تلاش می گردد ضمن تلفیق مبانی نظری گذارهای دموکراتیک با حکمرانی خوب و استخراج مدل تحلیلی منتج از این مبانی نظری؛ به تبیین ریشه ها، روندها و به ویژه پیامدهای سیاسی این موضوع پرداخته شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که کشور تونس در مقایسه با سایر کشورهای درگیر انقلاب های عربی، به علت برخورداری از طبقه متوسط پویا و بادوام، جامعه مدنی نسبت قوام یافته و متکثر، ارتش کوچک و حرفه ای، تجانس قومی و مذهبی، انسجام و همبستگی جناح های مختلف، تعهد یکسان رهبران سکولار و اسلام گرا به فرایند گذار و توسعه پایدار و همچنین رویکرد و نگرش مساعد و مثبت غرب نسبت به این انقلاب، توانسته است گذار موفقی را به سوی دموکراسی تجربه کند و ازاین رو راه همواری را در زمینه شکل گیری و پایداری حکمرانی خوب پیش رو دارد، اگرچه تحقق کامل این امر نیاز به گذشت زمان دارد.

تبلیغات