با روی کارآمدن محمود احمدی نژاد در خردادماه سال 1384 و حاکم شدن رویکردهای «تجدیدنظرطلبی» و «عدالت خواهی» در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، برقراری رابطه و گرایش به سمت کشورهای آمریکای لاتین و رهبران چپ گرای این کشورها که هم صدا با وی خواهان پیاده و اجرایی شدن این اصول و انگاره ها در محیط بین المللی بودند، بیش از پیش تقویت شد. سیاست اتحاد و ائتلاف پی گرفته شده توسط محمود احمدی نژاد در طول هشت سال ریاست جمهوری، اما دیری نپایید که با به قدرت رسیدن حسن روحانی در مرداد ماه سال 1392، به عدم برقراری رابطه و واگرایی هرچه بیشتر با کشورهای منطقه آمریکای لاتین تغییر وضعیت داد. اینکه چرا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی در رابطه با کشورهای منطقه آمریکای لاتین از جهت گیری اتحاد و ائتلاف به سمت واگرایی و عدم برقراری رابطه تغییر وضعیت داده، سؤالی است که نویسندگان مقاله حاضر با روشی تبیینی به دنبال پاسخ گویی بدان خواهند بود. فرضیه مقاله مدعای آن است که تغییر در سطح کارگزاری که به تبع آن خرده گفتمان های موجود نیز با تغییرات و دگرگونی های اساسی مواجه شدند، باعث کاهش روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای موجود در این منطقه و در نتیجه به واگرایی هرچه بیشتر با آنها انجامیده است.