سؤال اصلی مقاله آن است که زمینه های ساختاری و کارگزاری نهضت ملی شدن نفت و انقلاب اسلامی ایران چیست. برای پاسخ به این سؤال از نظریه ساختاریابی آنتونی گیدنز استفاده شده است. به نظر گیدنز ساختار و کارگزار دو روی یک سکه اند و باید از سطح تحلیل تلفیقی ساختار کارگزار برای تبیین پدیده های اجتماعی استفاده کرد. روش این پژوهش تحلیل اسنادی و تاریخی و از ابزار فیش برداری از اسناد برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. فرضیه تحقیق آن است که حضور همزمان علل ساختاری و کارگزاری باعث رخدادن نهضت ملی نفت و انقلاب اسلامی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد در بعد ساختاری، در زمینه اقتصادی مهم ترین عوامل در نهضت ملی نفت مسئله نفت، در زمینه اجتماعی ائتلاف روحانیون، روشنفکران و بازاریان، در زمینه سیاست داخلی شیوه حکومتی دیکتاتوری و در سیاست خارجی حمایت قدرت های بزرگ از شاه، و در زمینه فرهنگی ایدئولوژی غالب ایدئولوژی ناسیونالیستی بوده است. اما در بعد ساختاری مهم ترین عوامل در انقلاب اسلامی در زمینه اقتصادی توسعه وابسته و ناموزون و دولت رانتی، در زمینه اجتماعی ائتلاف همه طبقاتی، در زمینه سیاست داخلی شیوه حکومتی دیکتاتوری مطلقه و در سیاست خارجی وابستگی به قدرت ها، و در زمینه فرهنگی ایدئولوژی غالب و بسیج گر ایدئولوژی تشیع بوده است. اما در بعد کارگزاری، در نهضت ملی، ائتلاف دکتر مصدق به عنوان نماینده جریان ملی و آیت الله کاشانی به عنوان نماینده جریان مذهبی مؤثر شد. در انقلاب اسلامی، باز هم ائتلاف میان نیروهای مذهبی، روشنفکری و بازاری صورت گرفت ولی رهبری منحصر به فرد انقلاب با امام خمینی (;) و جریان مذهبی به عنوان کارگزار اصلی آن بود.