آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶

چکیده

زیست شناسی تکاملی و هم سو با آن، روان شناسی تکاملی، طیبعت انسانی را به عنوان چیزی که تکامل می یابد و نه ماهیتی ثابت و غیرقابل تغییر در نظر می گیرد. همان طور که کل طبیعت زیستی همیشه در معرض جریان های تکاملی است، طبیعت انسان نیز به عنوان جزیی از کل، تحت تأثیر تکامل قرار می گیرد. از طرفی در جهان بینی دینی، فطرت، سرشت ویژه و آفرینش خاص انسان است که غیر از طبیعت-که در همه موجودات جامد یا نباتی و بدون روح حیوانی یافت می شود- و متمایز از «غریزه» -که در حیوانات و در بُعد حیوانی انسان وجود دارد- می باشد. در جهان بینی دینی، فطرت، موهبتی است که از سوی خداوند به انسان عطا شده است تا او را به سوی کمال هدایت نماید. در این نوشتار تبیین زیستی از سرشت انسان با تأکید بر حس اخلاقی و تقریر دینی از فطرت (به عنوان خمیرمایه بنیادین ماهیت انسان و وجه تمایز او از سایر جانداران) مورد بحث قرار می گیرد و در نهایت نتیجه خواهیم گرفت که در تعریفِ مفهوم فطرت، می توان معنای موسعی را در نظر گرفت که هم موجودیت و سرشت خاص انسانی را در تمایز با سایر موجودات تبیین کند و هم با تبیینات زیستی از تکامل انسان هم خوانی داشته باشد. در این تعریف باید فطرت در نگرش دینی را معادل عقلانیت در نگرش زیستی در نظر بگیریم که در هردو نگرش با رشد و شکوفایی آن در گونه انسان، او را به سوی دین و اخلاق سوق می دهد.

تبلیغات