در پژوهش حاضر گفتمان های عمده مقطع زمانی 1320 تا 1332 بررسی شده است. با مشخص نمودن گفتمان های سیاسی اصلی در مقطع مورد نظر شامل گفتمان های اسلامی، سلطنت طلب، ملیت گرا و مارکسیستی، به سنجش پیوند آنها و گفتمان های موجود در رمان پاورقی ده نفر قزلباش نوشته حسین سخنیار (مسرور) پرداخته شده است. برای کاوشِ داده ها، رویکرد نظری لاکلائو و موفه انتخاب شد. کاوش داده ها بر پایه این رویکرد گفتمانی نشان می دهد که گونه خاصی از گفتمان ملیت گرا در این اثر دیده می شود که بُعد های گفتمان های اسلامی و سلطنت طلب را در خود مفصل بندی کرده است. گفتنی است بُعد های مدرن گفتمان های سیاسی این مقطع زمانی، شامل گفتمان ناسیونالیسم، سلطنت طلب و اسلامی در این مفصل بندی دیده نمی شود و در موارد بسیاری نسبت به آنها تخاصم وجود دارد. در گفتمان های این رمان اثری از بُعد های گفتمان مارکسیستی دیده نشد. Abstract In the present study, major discourses of serial novels published from 1320 to 1332 are investigated. Identifying the dominant political discourses of the period including the Islamic, the Royalist, the Nationalist, and the Marxist discourse, it then attempts to find the links among such discourses in Hossein Sokhanyar’s (Masroor) Ten Ghezelbash. The theoretical framework upon which the data analysis here is based is Laclau and Mouffe’s discourse theory. This analysis demonstrates that, among other things, there exists in this work a particular variety of the nationalist discourse within which both Islamic and Royalist discourses are articulated. It is worth mentioning that not only the modern dimensions of the major political discourses of the period in question – including the Nationalist, the Royalist, and the Islamic discourse – are not reflected in this work, but that there exists a certain kind of hostility towards them all. For example, there is no trace of the Marxist discourse within the discourses of this serial novel. Keywords : Serial Novel, The Period Between 1320 to 1332, Discourse Analysis. Ten Ghezelbash