نقش نظام های معناده در ترسیم هدف زندگی و معنادهی به آن تردیدناپذیر است. آدمی در طول زندگی، به-ویژه در ناملایمات با اتکا به این چارچوب ها سعی در تحقق اهداف و حفظ معنای زندگی یا ایجاد تحول در آن دارد. در همین راستا، کِنت پارگامنت با تلقی دین به مثابه تأمین کنندة معنا به طراحی نظریه مقابله دینی پرداخته است. او مقابله را فرایندی پیوسته در حال تغییر می داند که برای برطرف ساختن نیازهای موقعیتی یا شخصی به کار می رود. بر این اساس، در مقابله دینی هر رویدادی در پرتو امر قدسی تفسیر می شود. پارگامنت با پذیرش رابطه دو جانبه مقابلة دینی و غیردینی، معرفی سه الگوی مقابلة دینی و اذعان به ایجابی و منفی بودن این مقابله ها، مقیاسی با 21 گونه از اقدامات مقابلة دینی از طریق مصاحبه و مررو آثار به دست می دهد و پنج کارکرد عمده برای آن برمی شمرد. بر اساس این مطالعات تجربی، تصویر فرد از خدا در گزینش نوع الگوی مقابله ای او اثرگذار است. در مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، آراء، روش و پیامدهای عملی نظریه پارگامنت تبیین و بررسی می شود.