هدف پژوهش حاضر، مطالعه مؤلفه های سرمایه اجتماعی اسلامی در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. پژوهش از نوع ترکیبی اکتشافی طبقه ای و تهیه شده با هر دو روش کمی و کیفی است. جامعه آماری پژوهش نیز مجموعه آیات و روایات و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است. مؤلفه های سرمایه اجتماعی در بخش کیفی، با روش تحلیل متن قیاسی استقرایی و در قالب مدل سه بعدی شناختی، رابطه ای و ساختاری از پژوهش های پیشین و منابع اسلامی (آیات و روایات)، احصاء و زیر مؤلفه های هر یک استخراج شده است. در بخش کمی نیز از چارچوب تحلیل محتوای کرایپندروف (2004)، برای تحلیل محتوای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از نظر میزان توجه سند به مؤلفه های سرمایه اجتماعی اسلامی استفاده شده است؛ بدین منظور با تخصیص کد به هر مقوله استخراج شده در بخش کیفی و تحلیل محتوا، فراوانی های هر مقوله در هفت فصل سند به صورت تمام شماری، ثبت شده است. بر اساس یافته های پژوهش، وجود رهبری اسلامی در رأس امور و رابطه داشتن اعضای جامعه و سازمان بر مبنای اخوت برای تقویت بعد ساختاری سرمایه اجتماعی اسلامی در سازمان و جامعه، ضروری به نظر می رسد. عنصر محوری در بعد شناختی، مسئله اعتماد است که هم باید میان رهبر و اعضاء و هم میان اعضای جامعه تعمیق داده شود. همچنین برای تحکیم بعد رابطه ای، بر تقویت هنجارهای دینی و حذف ناهنجاری ها که در اصطلاح دینی «معروف» و «منکر» نامیده می شود، تأکید شده است. یافته های مطالعه در بخش کمی نیز حاکی از آن است که در سند تحول، 49% به بعد ساختاری، 22% به بعد شناختی و 29% به بعد رابطه ای پرداخته شده است.