آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

این پژوهش با هدف بررسی تأثیر اجرای برنامة آموزش فلسفه به کودکان در رشد معنوی دانش آموزان دختر شهر اصفهان در سال تحصیلی 93-94 انجام شده است. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه است. جامعة آماری پژوهش، دانش آموزان دختر ردة سنی دوازده تا چهارده سال شهر اصفهان است که از طریق روش نمونه گیری خوشه ای، از میان دو مرکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر اصفهان به صورت تصادفی انتخاب شدند: یک مرکز به عنوان گروه آزمایش و مرکز دیگر به منظور گروه گواه. سپس از هریک از این مراکز، پانزده دانش آموز به صورت تصادفی انتخاب، و در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. هر دو گروه پرسش نامة سنجش معنویت هال و ادواردز (1996) را تکمیل کردند (آلفا کرونباخ 89/0) و سپس برنامة آموزش فلسفه به کودکان گروه آزمایش به مدت پانزده جلسة یک ساعته، هر هفته دو جلسه، آموزش داده شد. به گروه گواه آموزشی در این زمینه داده نشد. در پایان دوره، هر دو گروه مجدد پرسش نامة مذکور را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی از میانگین و انحراف معیار، و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کواریانس چندمتغیره بهره گرفته شد. یافته ها به طور کلی نشان داد برنامة آموزش فلسفه به کودکان در رشد معنوی فراگیران اثرگذار است. دربارة زیرمقیاس های رشد معنوی نیز باید گفت اجرای این برنامه به رشد آگاهی از وجود خداوند، کاهش ناامیدی، بزرگ نمایی و بی ثباتی در رابطه با خدا منجر می شود؛ اما در دو مؤلفة پذیرش واقعی و توان مدیریتی، برنامة فوق بر گروه آزمایش مؤثر واقع نشد. بنابراین، بااینکه برنامة نام برده در برخی ابعاد رشد معنوی معنادار نبود، به طور کلی و با درنظر گرفتن تمام جوانب می توان نتیجه گرفت که با اجرای برنامة آموزش فلسفه به کودکان می توان رشد معنوی دانش آموزان را ارتقا داد.

تبلیغات