آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

این مقاله به بررسی مبانی فلسفی و روان شناختی برنامه های درسی انسان گرا می پردازد. روش پژوهش تحلیل استعلایی است. پس از بررسی آرا و نظریات برنامه ریزان درسی برجستة انسان گرا (نظیر گزدا، پرکی، واینشتاین و سیمون و راث) مشخص شد که ایشان از لحاظ فلسفی تحت تأثیر فلاسفة وجودگرا و از لحاظ روان شناختی تحت تأثیر روان شناسان انسان گرا بوده اند. همچنین به این نتیجه رسیدیم که وجه اشتراک فلاسفة وجودگرا، روان شناسان انسان گرا و برنامه ریزان درسی انسان گرا اهمیت و ارزشی است که برای انسان، آزادی و خودآگاهی و مسئول بودن او قائل هستند. رویکرد انسان گرایی به تکریم انسان و تأکید بر اختیار و آزادی او برای رشد و شکوفایی پرداخته است که در این موارد مطابق با دیدگاه اسلامی است، ولی به دلیل ترک ولایت خداوند و اصالت دادن به انسان دنیوی در تضاد با فرهنگ اسلامی است. با این حال، توجه به این نوع رویکرد در برنامة درسی کشورهای اسلامی به دلیل تأکیدی که بر منزلت انسان و انتخاب ها و آگاهی های او دارد، با در نظر گرفتن ملاحظات، قابلیت هایی برای گنجاندن آموزه های آن در برنامة درسی دارد.

متن

تبلیغات