اشغال کشورها در طول تاریخ ملل متحد، بدون مجوز شورای امنیت، به عنوان متولی تجویز توسل به زور، تاکنون چندین بار صورت گرفته است. گروه تروریستی داعش، در طول چند سال مخاصمه مسلحانه با دولت سوریه و عراق، صرف نظر از اشغال برخی از قلمرو این دو کشور، برخی از تأسیسات و میادین نفت و گاز را تصرف و اقدام به فروش نفت خام و کسب درآمد از این محل کرده است که یکی از مهم ترین منابع درآمد داعش به شمار می رود. اسرائیل نیز با اشغال فلسطین، منابع دریایی نفت و گاز این کشور در غزه را از سال 1995 به بعد مورد تصرف و بهره برداری یکجانبه قرار داده است. موضوع اشغال تابع نظام حقوق بین الملل اشغال نظامی است و پس از اشغال، آثار حقوقی چندی به بار می آید که موجب طرح مسائل جدیدی می شود. آیا اشغالگران حق تصرف و استفاده از ذخایر و تأسیسات نفت و گاز را دارند؟ تا چه حد قوانین و مقررات حقوق اشغال نظامی، از ذخایر و تأسیسات نفت و گاز که در زمره اموال غیرمنقول دولتی محسوب می شوند محافظت به عمل می آورد؟ در این پژوهش مقررات لاهه 1907 و نیز کنوانسیون چهارم ژنو 1949 که در ارتباط با اموال هستند، بررسی می شوند تا بتوان از این طریق وضعیت ذخایر و تأسیسات نفت و گاز در کشور اشغال شده را مشخص کرد و به کارایی این قوانین و مقررات نظر داد.