آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸

چکیده

عرفان زنانه پدیده ای است که در مسیحیت نسبت به دیگر ادیان ابراهیمی به شکل گسترده تری نشو و نما یافته است و فرقه ها و نهادهایی صرفاً زنانه در آن بروز و ظهور کردند که مأمنی برای عارفْ بانوان مسیحی شدند. مشتیلد ماگدبورگی یکی از این زنان عارف بود که سیر و سلوک عرفانی را بر خانه، خانواده، دارایی و ازدواج ترجیح داد و ابتدا به سلک بگین ها در بگین نشین درآمد و در انتها به عنوان راهبه وارد صومعه شد. کتابی به نام نور جاری الهیبه نظم و نثر نگاشت که نظرات و عقاید عرفانی، فلسفی، مذهبی و اخلاقی او را بازتاب می دهد؛ اثری که خود، آن را محصول کشف و شهوداتش می دانست. دیدگاه های وی ادبیاتی زنانه و گاه فمینیستی دارند. مشتیلدْ نظام روحانیت کلیساییِ زمانِ خود را نیازمند اصلاح می دید و از آن با الفاظی تند انتقاد می کرد که مغضوبیتش را در پی داشت. با بررسی توصیفی موارد تجربی، معرفتی و عقیدتی در کنار تاریخچة زندگی مشتیلد ماگدبورگی، به سوی شناختی از اندیشه ها و سیر و سلوک عرفانی او حرکت می کنیم که هدف این مقاله است.

تبلیغات