یکی از مسائل مطرح در مبحث شناخت خداوند، وجود دیدگاه های مختلف و به عبارت دیگر تکثر مراتب در این زمینه است. چرایی این تکثر با وجود وحدت و بساطت باری تعالی و همسانی ظاهری فاعل های شناسا در وجود، پرسشی خواهد بود که نیازمند تحلیل و بررسی است. ملاصدرا بر اساس سه مبنای عین الربط بودن معلول به علت، وجودانگاری علم و حرکت اشتدادی و مبدئیت نفس در ادراک نتیجه گرفته است که همه موجودات از جمله نفس در همه مراتب خود به خداوند علم دارند. از آنجایی که علم از سنخ وجود بوده و نفس در حرکتی اشتدادی در حال تکامل است و با علوم خود اتحاد دارد، هر فرد انسانی درکی از خداوند (با توجه به مرتبه ای که در آن قرار دارد) خواهد داشت. این شناخت طیف گسترده ای از شناخت های حصولی، حضوری و شهودی را دربر می گیرد. دیدگاه وی با اشکال هایی نیز مواجه است که در مقاله به آنها پاسخ داده شده است.