پیامدهای آسیب فردی، خانوادگی و اجتماعی برآمده از جدایی زنان از همسر در جامعه بسیار چشمگیر است، پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تمایزیافتگی، روان بنه های ناسازگار نخستین و حمایت اجتماعی ادراک شده زنان دارای همسر و زنان جداشده انجام شد. روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری زنان متأهل و جداشده منطقه دو شهر گرگان در پاییز 1395 بود؛ شمار 100 نفر از آن ها (50 نفر جداشده و 50 نفر متأهل) به روش غیر تصادفی هدفمند از نوع قضاوتی به عنوان نمونه گزینش شدند. داده ها با ابزارهای روان بنه یانگ (1998) حمایت اجتماعی ادراک شده زمیت، داهلم، زمیت و فاردل (1988) و تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998) گردآوری شد. داده ها با به کارگیری آزمون تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شد. برآیندها نشان داد تفاوت حمایت اجتماعی ادراک شده (039/0>P،4/402=F) دو گروه معنی دار است ولی تفاوت معنی داری در تمایزیافتگی خود (338/0>P،079/0=F) و روان بنه های ناسازگار نخستین (079/0>P،157/3=F) دو گروه زنان جداشده و متأهل وجود نداشت. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که زنان جداشده در هم سنجی با زنان متأهل در حمایت های اجتماعی ادراک شده، واکنش پذیری هیجانی و همچنین در برخی طرح واره های ناسازگار نخستین دچار مشکلاتی می شوند.