الگوی غالب در تعاملات کلاسی یک توالی سه بخشی تحت عنوان آی آر اف (IRF) (مبادرت معلم، پاسخ شاگرد و بازخورد معلم) می باشد (سینکلر و کلتهارد، 1975). گرچه این الگو دارای مزایای تعاملی خاصی است، ولی به دلایلی، به ویژه به واسطه ی ایجاد فرصت مشارکت محدود برای شاگردان (کاسپر، 2001)، مورد انتقاد قرار گرفته است. به همین سبب، کنش جایگزین معطوف به اعتلای مبادرت و عاملیت شاگرد در تعاملات کلاسی از طریق برون رفت از آی آر اف می باشد. اما وقتی ساختار تعامل معلم محور باشد، آی آر اف کانون تعامل گشته و برون رفت از آن دشوار خواهد بود. مطالعه ی حاضر به دنبال پاسخی برای دو پرسش تحقیقی می باشد: اول اینکه شاگردان برای مبادرت و یافتن عاملیت در تعاملات معلم محور به چه چیزی نیاز دارند؟ و دوم، معلمین چگونه می توانند به شاگردان در رسیدن به این هدف کمک کنند؟ گفتمان کاوی تعاملات کلاسی یک معلم در خلال مرور تکالیف نشان داد که چگونه به کارگیری زمان انتظار مبسوط به یکی از شاگردان فضای تعاملی لازم را برای مبادرت و طرح پرسش ایجاد کرد. علاوه بر این، استفاده مداوم معلم از زمان انتظار مبسوط پس از مبادرت شاگرد، فرصت را برای سایر شاگردان به منظور مشارکت و مذاکره در تعاملی شاگرد محور پدید آورد. گزیده هایی از تحلیل داده های این مطالعه، مدیریت و جهت دهی یادگیری توسط شاگردان را به تصویر می کشد.