آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۱

چکیده

بررسی تحولات و وقایع ایران قبل از انقلاب اسلامی، مبیّن این قضیه است که سیاست های توسعه زا و شبه مدرنیسم پهلوی به جای هدف قرار دادن رضایت اجتماعی و رفاه اقشار مختلف جامعه، درصدد ضربه زدن و ادغام اجباری سیاسی آن ها گام برمی داشت. این بررسی با تمسّک بر چارچوب نظری محرومیت نسبی نمایان می سازد که جهت گیری های کلی سیاست های رژیم پهلوی از دهه 1330، در آنچه می توان از آن به عنوان مشکل «تله بنیان گذار» یاد کرد، باعث محرومیت نسبی مردم شده که زمینه را برای نارضایتی و خشم آن ها، به عنوان شرط لازم برای وقوع انقلاب فراهم می کرد. با توجه به عدم تناسب میان دولت و جامعه، دیدگاه تجددگرایانه اسلامی امام خمینی(ره) به مثابه شرط کافی، زمینه را برای وقوع انقلاب سیاسی در جهت سمت گیری استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی موردنظر مردم در یک ائتلاف چندطبقه ای به وجود آورد. بدین سان مقاله حاضر به روش کیفی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی، ابتدا به تشریح نارضایتی و ناکامی اقشار جامعه در قالب محرومیت نسبی می پردازد. سپس تلاش می کند تا به ارائة تحلیلی از منظر جامعه شناسی سیاسی در ارتباط با منشأ و علل این نارضایتی در دوره پهلوی دوم مبادرت ورزد. در نهایت نشان داده خواهد شد که دیدگاه متجدّدانه اسلامی امام خمینی(ره) به مثابه کنش یار و سیاستمداری پساحیاتی به ترسیم انقلاب سیاسی همّت گماشته است.

تبلیغات