پس از مرگ ابوسعید(716-736 ق)، آخرین ایلخان بزرگ مغول، سربداران(737-783 ق) از میان قیام های تاثیر گذار گروه های محلی، موفق به تشکیل حکومت گردیدند که با توجه به شرایط پیش رو، در دوره های مختلف حکومتشان سیاست مذهبی متفاوتی در پیش گرفتند. این پژوهش با استفاده از نشانه شناسی سکه ها تلاش دارد بدین پرسش پاسخ دهد که سیر تطور سیاست مذهبی سربداران چگونه بوده است؟ نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در سال های آغازین، سکه های شاهان مغولی خراسان به نشانه پذیرش استیلای دولت ایلخانی در قلمرو سربداران رایج بوده و در دوره ی دوم؛ سربداران سکه های بی نام به طراز اهل تسنن ضرب کردند که حکایت از سیاست مدارا و مصلحت اندیشی آنان دارد. سکه های سومین دوره، مظاهری از نظام دین سالار بنیادگرا (تئوکراسی رادیکال) است و گاه چنان اغراق شده که نام حضرت مهدی(عج) با عنوان سلطان محمد المهدی آمده است. اصطلاحی که در میان شیعیان اثنی عشری مقبول نبوده و نیست.