آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

شناخت حقیقت انسان از گذشته تاکنون محور اساسی مطالعات بسیاری از اندیشمندان در فلسفه، عرفان و علوم-انسانی بوده است. تأثیر مبنایی انسان در نظریه پردازی و طراحی برنامه ها، منجر به شکل گیری مکتب انسان گرایی در دهه های 1960 و 1970 گردید و به فراخور آن، تعیین نیازهای فراگیران و تدوین برنامه هایی مبتنی بر ساختار وجودی آن ها، شناسایی انسان و معرفی جایگاه او در متن برنامه ی درسی نیز، اهمیت ویژه ای یافت. از سوی دیگر، جوامع اسلامی تحت تأثیر نگرش دین به نقش و جایگاه انسان در زندگی این جهانی، نگاهی متفاوت و عمیق تر به مقوله ی انسان و امکان تحقق عناصر وجودی وی کسب کردند. هدف از این نوشتار، علاوه بر ایجاد ارتباط میان مفاهیم مکتب انسان گرایی و آموزه های اسلامی، بررسی تطبیقی اندیشه های انسان گرایان با دیدگاه های دین مبین اسلام است. از این رو، به معرفی فاکتورهای اساسی مطرح شده در دیدگاه انسان گرایی، شامل «استدلال»، «خودپنداره»، «مهارت های میان فردی»، «خودشکوفایی» و «همدلی، اصالت و احترام» از منظر تفکر اسلامی پرداخته است. روش پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و یافته ها نشان داد مکتب انسان گرایی، برای تحقق عوامل درونی انسان، تلاش به سزایی داشته است و تلفیق دستاورد های آن با تعالیم اسلامی به طرز چشم گیری بر غنای آن خواهد افزود.

تبلیغات