چکیده

با آنکه درباره تصوف اسلامی و مشایخ عرفانی تحقیقات بسیاری صورت گرفته و بعضی از دقایق و حقایق عرفان اسلامی تبیین شده، اما هنوز بسیاری از زوایای تاریخ عرفان اسلامی و احوال مشایخ پوشیده مانده است. هرچند منابع تحقیق درباره ابعاد مختلف تاریخ و مبانی عرفان اسلامی و اهل معرفت محدود است، امّا می توان با روش های مناسب تحقیقی از این منابع محدود اطلاعات ارزشمند و درخور توجه به دست آورد. در این مقاله خواسته شده تا با استفاده از حکایتی منحصر به فرد از ابوالحسین نوری (شکستن خمرهی شراب معتضد عباسی) با او آشنایی بیشتر حاصل نموده و تا حد امکان ابعاد فکری او را تبیین کرد. یافته های این پژوهش حکایت از برخی خصلت های مهم نظیر کنجکاوی، کسب و کار، بی پروایی و غیره در نوری می کند. همچنین این حکایت، به خوبی یکی از اصول مهم مکتب نوری، یعنی امر به معروف و نهی از منکر را به ما نشان می دهد.

تبلیغات