با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در تولید و ایجاد امنیت غذایی، اکثر کشورهای جهان و از جمله ایران از راه های مختلف این بخش را مورد حمایت قرار می دهند. نگاهی به روند تولید، مصرف و واردات در کشور نشان می دهد که به رغم رشد تولیدات، ایران همچنان یکی از بزرگترین واردکنندگان برخی از محصولات زراعی در جهان است. لذا این پرسش وجود دارد که سیاست های حمایتی تا چه حد توانسته است موجب افزایش تولید و عملکرد محصولات زراعی در کشور گردد. ازاین رو در این مطالعه، میزان کل حمایت داخلی(AMS) برنج طی دوره ی 1388-1368 محاسبه شده و با استفاده از روش علیت گرنجری هسیائو، وجود رابطه ی علیت بین میزان حمایت ها و میزان رشد تولید مورد آزمون قرار گرفته است. همچنین با بهره گیری از الگوی تصحیح خطا، روابط بلندمدت بین متغیرها بررسی گردید. نتایج تحقیق حاکی از آن است که رشد حمایت ها بر رشد تولید برنج و رشد عملکرد تولید تأثیری نداشته است. این در حالی است که رشد حمایت ها موجب رشد سطح زیر کشت این محصول در دوره ی مطالعه شده است. بنابراین تجدید نظر در سیاست های حمایتی به منظور انتقال یارانه ها از مرحله ی تولید به سایر مراحل نظیر بازاریابی و توزیع پیشنهاد می گردد. برای اثرپذیری بیشتر، سیاست های حمایتی پیشنهاد می-گردد و این سیاست های حمایتی معطوف به افزایش عملکرد گردد. وضع قیمت تضمینی بالاتر برای ارقام پرمحصول نسبت به قیمت بازاری ارقام سنتی و همچنین نسبت به قیمت بازاری ارقام پرمصرف، از جمله ی این اقدامات است. از طرفی پیشنهاد می شود تا سیاست های حمایتی نهاده ای با هدف بهبود تکنولوژی تولید وضع و به مرحله ی اجرا درآید.