هدف از پژوهش حاضر، بررسی شناخت جهان مسیحی از مانی و دین او است. مانویت؛ از مهم ترین موضوعات ردیه نویسی در میان متکلمین و رفض شناسان مسیحی بوده، و همین ردیه ها تا سال ها منبع مطالعات مدرن درباره مانویت بوده اند. این نکته، گذشته از این که از فقدان منابع دست اول درباره مانویت ناشی می شد، واجد یک وجه گفتاری نیز بود. از نگاه نخستین متکلمان مسیحی، مانویت کارکرد «دیگری» را دارد، دیگری ای که می بایست طرد می شد تا مرز میان مسیحیت و غیرمسیحیت مشخص شود. این سنتِ دیگری سازی بر مانی شناسی مدرن نیز تأثیر گذاشت و ارتباط مانویت با مسیحیت، اندیشه ایرانی، و حتی گنوستیسیسم، تا سال ها متأثر از چنین سنتی تفسیر شد. کشف و انتشار منابع دست اول مانوی برخی گمان های دیرین را شکست. شواهد تازه یافته نشان می دهد مانویت بیش از آنچه تا کنون معرفی می شده با مسیحیت پیوند دارد. در واقع، مانی مدعی ارائه روایتی اصیل از دین عیسی (ع) بوده؛ و باید توجه داشت که مانویت زمانی ظهور یافته که هنوز روایت رسمی کلیسایی از مسیحیت توسط متکلمان مسیحی اساساً تدوین نشده بود. این بررسی نشان می دهد که مانویت چه به عنوان روایتی متقدم از مسیحیت، و چه به عنوان دینی نوین، ریشه در سنت مسیحی دارد و بر خلاف تصور معمول، نمی توان به سادگی آن را یک دین ایرانی دانست.