آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۷

چکیده

یکی از نظریه های موجود در باره ی چگونگی رشد توانش منظورشناختی زبان آموزان نظریه ی اجتماعی-فرهنگی ویگوتسکی است. مقاله حاضر با بررسی یکی از مفاهیم این نظریه یعنی ""حوزه رشد تقریبی"" برای رشد توانش منظورشناختی زبان آموزان پرداخته و به دو سوال پاسخ می دهد: اول اینکه آیا ارتباطی میان میزان کمک و حمایت ارائه شده به زبان آموز و سطح بسندگی زبانی او در یادگیری توانش منظورشناختی وجود دارد؟ دوم اینکه آیا ارتباطی میان ""حوزه رشد تقریبی"" فردی و ""حوزه رشد تقریبی"" گروهی وجود دارد؟ بدین منظور، بیست زبان آموز با دو سطح بسندگی زبانی انتخاب شده و به دو گروه تقسیم شدند. آموزش هر دو گروه بر اساس ""حوزه رشد تقریبی"" انجام شد. نتایج نشان داد که ارتباط معناداری میان سطح بسندگی زبانی و یادگیری توانش منظور شناختی وجود ندارد. از طرف دیگر، میان ""حوزه رشد تقریبی"" فردی و گروهی رابطه وجود دارد. این بدان معناست که دانش عمومی زبان تاثیر چندانی بر یادگیری توانش منظورشناختی ندارد. همچنین می توان گفت که کمک ارائه شده به زبان آموز کاملا فردگرایانه است و بر اساس ظرفیت و توان فرد زبان آموز معنا و مفهوم پیدا می کند.

تبلیغات