این تحقیق با هدف بررسی افکار و نظریات مولوی در باره کارکردهای تربیتی هنر قصه به رشته تحریر در آمده است. روش این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی است. پس از بررسی و نقد آثار این دانشمند بزرگ مسلمان، مشخص شد که مولوی معتقد است، قصه و نقل حکایات آموزنده یکی از ابزارهایی است که باعث آرامش خاطر روحی و روانی افراد می شود. شنیدن و گذر بر احوال شخصیت ها و قهرمانهای قصه و تطبیق وضع خود با آنها به ما بینشی می دهد تا ضمن سنجش و ارزیابی رفتار و اندیشه خود به اصلاح و تقویت آنها بپردازیم. مولوی پیامها و گزاره های مفهومی قصه ها و حکایات را یکی از مهمترین عوامل آگاهی و بینش متربیان می داند و نقش این پیامها را در تربیت و هدایت انسانها بسیار سودمند می داند به گونه ای که تأمل و تفکر در محتوای قصه ها افراد را از گرفتار شدن در رنجها و محنتها می رهاند. وی روش قصه سرایی و حکایت پردازی را یکی از بهترین وسیله های ایجاد الگوهای ذهنی و رفتاری برای متربیان و القای غیر مستقیم مفاهیم به آنان می داند.