مداخلات روسیه و انگلیس در امور داخلی ایران که در نهایت به تقسیم مناطق نفوذ کشور میان آنان و در دست گرفتن شریان های اقتصادی کشور در دوره ناصری منتهی شد، انزجار برخی از رجال وطن پرست ایرانی را برانگیخت. تقریباً بعد از خاتمه جنگهای ایران و روسیه برخی از سیاستمداران قاجاری به منظور برقراری تعادل بین روس و انگلیس، در اندیشه حضور نیروی سومی در ایران برآمدند. تلاش امیرکبیر برای استخدام معلمان اتریشی برای تدریس در مدرسه دارالفنون و بعدها استخدام مستشاران نظامی آن کشور در سفر دوم ناصرالدین شاه به اروپا، در همین راستا قابل بررسی است. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از منابع دست اول، ضمن بررسی روند تحولات روابط ایران و اتریش در دوره یادشده، دلایل عدم تداوم آن را نیز مورد توجه قرار دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مخالفت دو کشور روس و انگلیس با نفوذ هر کشور ثالثی در ایران، مناسب نبودن شرایط داخلی برای اجرای نقشه های معلمان و مستشاران اتریشی و حیاتی نبودن این روابط برای اتریش از جمله مهم ترین عواملی بودند که در عدم توسعه و تداوم این روابط نقش اساسی داشتند.