آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۱

چکیده

گرچه بررسی های متعددی جهت ارزیابی تاثیر مؤلفه های پیچیدگی شناختی فعالیت ها بر اساس متغیرهای متمرکزکننده قوای ذهنی ( رابینسون، 2001) انجام شده است، تحقیق کمتری برای بررسی همین تاثیر در راستای متغیرهای پراکنده کننده قوای ذهنی انجام شده است. علاوه بر این، بررسی اثرات تقابلی این متغیرها و شرایط فعالیت بر تولید زبانی زبان اموزان بررسی نشده است. همچنین در بررسی این متغیرها، زبان آموزان کمتر در انجام فعالیت های شفاهی مورد توجه قرار گرفته اند. تحقیق حاضر، به بررسی متغیرهای پراکنده کننده قوای ذهنی بر اساس فرضیه شناختی رابینسون (2001) بر پیچیدگی تولید زبانی زبان­آموزان می پردازد. پس از قرار دادن زبان آموزان در دو گروه بالا و پایین از نظر توانش زبانی، از دو گروه دو نفره خواسته شد که چهار فعالیت زبانی که دارای کمترین تا بیشترین پیچیدگی شناختی بود انجام دهند و در همان حال تعامل زبانی آنان ضبط می شد. بررسی آماری داده ها نشان داد که افزایش پیچیدگی شناختی فعالیتها لزوماً همواره منجر به پیچیدگی کمتر تولید زبانی بین گروهها آنطور که رابینسون ادعا کرده است نمی شود.

تبلیغات