این مقاله به بحث از معانی «حقیقت» در نزد مولوی می پردازد. در این مقاله از معنای حقیقت، فطری بودن حقیقت، معنای تحقیق، و نیز راه رسیدن به حقیقت از دیدگاه مولوی سخن به میان آمده و تلاش شده که دیدگاه وی در این خصوص تبیین گردد. نگارنده در این نوشتار کوشیده است روشن سازد که مولوی در مثنوی از تحقیق (حقیقت-جویی) معنایی خاص و جدید و به تعبیر بهتر، مکمل دیدگاه فیلسوفان و متکلمان مسلمان ارائه داده است. مولوی، محقق واقعی را کسی می داند که تحقیق باعث تحول روحی او شده باشد و در غیر این صورت، همچنان مقلّد خواهد بود نه محقق. نگارنده ضمن معرفی محدودیت های کشف حقیقت، راه های رسیدن به آن را نیز بیان می کند.