تعهد اجتماعی از جمله ارکان مهم اجتماعی است، به طوری که شرایط تنظیم امور را فراهم کرده، بر قابلیت و میزان ثبات اجتماعی افزوده و پیش بینی امور و جریان های اجتماعی را تسهیل میکند. برخی از مطالعات در ایران نشان میدهد که به موازات بالا رفتن سطح توسعه اجتماعی- اقتصادی در استان ها، تعهد به عنوان یکی از مؤلفه های اعتماد اجتماعی کاهش پیدا میکند. به عبارت دیگر به موازات توسعه اجتماعی، تعهد و اعتماد اجتماعی که شرط لزوم تعاملات اجتماعی در زندگی نوین است، فزونی پیدا نکرده است. برخی از صاحب نظران به طرح این اندیشه که زنان رشد اخلاقی متفاوتی با مردان دارند و رشد اخلاقی زنان بیش تر بر اندیشه های تعهد و مسؤولیت متمرکز است، پرداخته اند. اما کم تر مطالعه ای به بررسی تأثیر متغیر جنسیت بر تعهد اجتماعی پرداخته است. این مطالعه با توجه به اهمیت حضور زنان در عرصه های اجتماعی و توسعه کشور درصدد آن است که ضمن شناسایی عوامل و مؤلفه های مؤثر بر سطح تعهد اجتماعی، تأثیر جنسیت بر آ ن را نیز بررسی کند. هدف کلی این پژوهش، سنجش و مقایسه میزان تعهد اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در میان زنان و مردان میباشد. روش پژوهش، پیمایشی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است. حجم نمونه ای برابر با 220 نفر از بین 10 اداره معاونت سلامت وزارت بهداشت از طریق فرمول کوکران براورد شده و با توجه به روش نمونه گیری لایه ای نمونه آماری انتخاب شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین زنان و مردان به دلیل وابستگی عاطفی، میزان مبادلات و روابط اجتماعی و نوع جامعه پذیری تفاوت معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج به دست آمده میزان تعهد اجتماعی زنان تا حد قابل ملاحظه ای بیش از مردان است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان دهنده وجود رابطه معناداری بین متغیرهای جنسیت، وابستگی عاطفی، روابط و مبادلات اجتماعی، عضویت اجتماعی و نوع جامعه پذیری به عنوان متغیرهای مستقل و تعهد اجتماعی، به عنوان متغیر وابسته پژوهش است. هم چنین نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که از میان متغیرهای تحقیق، جنسیت به طور مستقیم دارای بیش ترین قدرت تبیین و اثرگذاری بر واریانس تعهد اجتماعی است.