هنگامی که نام ابوریحان بیرونی به میان می آید بی گمان چهره ای برجسته و ممتاز در عرصه ریاضی و نجوم ایران بزرگ در ذهن نقش می بندد. اما حوزه مطالعات و تحقیقات این نابغه بزرگ و خستگی ناپذیر به ریاضی و نجوم محدود نمی شود. مطالعات زبانی نیز عرصه پژوهش های علمی او بوده است. به جرات می توان گفت که تحقیقات ابوریحان بیرونی در حوزه علوم انسانی کافی بود تا نام و یاد او را در تاریخ علم و تمدن جهانی جاوید گرداند. این شخصیت نادر خورشید تابناکی بود که در سال 362 هجری در قلعه بیرون خوارزم بردمید و، پس از سالهای زندگی با افتخار در خدمت آل عراق و مامونیان و همراهی با سلطان محمود غزنوی در لشکرکشی او به هندوستان، سرانجام در سال 440 در کرانه غزنین فرونشست.
ابوریحان محمدبن احمد بیرونی خوارزمی در خانواده ای گمنام و خوارزمی تبار چشم به جهان گشود. زبان این قوم زبانی از شاخه زبانهای ایرانی بوده که نمونه آن در نوشته های ابوریحان و دیگر نویسندگان قدیم چون زمخشری (وفات: 538) آمده است.
زادروز ابوریحان را بامداد روز پنج شنبه سوم ذی الحجه دانسته اند و تاریخ درگذشت او را شب هنگام جمعه دوم رجب سال 440 در شهر غزنه ثبت کرده اند. بیرونی در رساله ای که در باره فهرست کتابهای محمدبن زکریای رازی نوشته، در بخش معرفی عناوین آثار خود می گوید که، در پایان سال 427، 65 سال قمری و 63 سال شمسی داشته است. (صفا 1352، ص 21)...