هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر روش های مختلف برآورد خطا و فراوانی کاهش یافته بازخورد افزوده بر قابلیت کشف خطا، عملکرد و یادگیری تکلیف هماهنگی دودستی بوده است. در این پژوهش 70 آزمودنی (35 پسر و 35 دختر( در قالب 7 گروه به طور داوطلبانه شرکت کرده بودند و تکلیف حرکت اهرم های لغزنده را با مرحله بندی نسبی صفر درجه )هم فاز( انجام دادند. آزمودنی ها باید برای برخورد به یک توپ متحرک، نشانگری را در صفحه نمایش رایانه در مدت زمان هدف 3000 هزارم ثانیه حرکت می دادند. در این آزمایش آزمودنی ها بر حسب روش برآورد خطا )الگو، زمان، ترکیبی( و فراوانی بازخورد افزوده 20)% و (%100 به 7 گروه آزمایشی تقیسم شدند. نتایج این آزمایش نشان داد که بین گروه های برآورد خطا و بین گروه های بازخورد افزوده در مورد دقت تخمین خطا در مرحله اکتساب تفاوت معنی داری وجود نداشت. گروه برآورد خطای الگو و ترکیبی در مورد عملکرد زمان حرکت بهتر از سایر گروه ها بودند. در مرحله یادداری هر سه گروه برآورد خطا در مورد یادگیری الگو و زمان حرکت نسبت به گروه کنترل بهتر بودند و در نهایت این که گروه های برآورد خطای الگو 100% و برآورد خطای زمان 100% در مورد زمان حرکت، یادگیری بهتری نسبت به سایر گروه ها داشتند. در نتیجه، برآورد ذهنی خطا از هر نوعی که باشد به عنوان یک متغیر مهم در آمادگی برای پاسخ بعدی و همچنین طراحی فرضیه پاسخ، می تواند به همراه فراوانی افزایش یافته بازخورد افزوده (%100) موجب آزمون فرضیه پاسخ بیشتر و در نهایت یادگیری بیشتری گردد؛ همچنین معطوف شدن بر ویژگی های حرکت قبل از فراهم شدن بازخورد افزوده منجر به استفاده بهتر از بازخورد افزوده، بهبود مهارت و قابلیت کشف خطا حداقل برای تکالیفی که وضعیت های مشابه با تکلیف پژوهش حاضر را دارند می گردد.