گفتمان «احیاگری اسلامی» مبین نخستین و مؤثرترین کنش فکری در یک سده اخیر است. توسل به سنت های دینی و طرح اسلام به عنوان ایدئولوژی و به مثابه مدلی از سازماندهی اجتماعی، نقطه محوری تجمع و صف آرایی فکری- سیاسی اندیشه پردازان آنان می باشد. آنها در تلاش بر می آیند تا با ایفای نقشی مؤثر، با طرفداری از عقلانیت، عدالت، حریت، مساوات، تحول تدریجی و اصلاح، شورا و حکومت پارلمانی، انطباق سیاست با شریعت اسلامی،... گفتمان خویش را وضع و تثبیت نمایند.گفتمان احیاگری در عصر مشروطه واجد سه خصیصه اصلی بود که ساختار اصلی مقاله حاضر را شکل می دهد: بصیرت و آگاهی عمیق دینی، «تحدید حدود سلطنت» از طریق «استقرار اساس قویم مشروطیت» با هدف حفظ اسلام، و رویارویی با غرب و محوریت دادن به ارزش های اسلامی. نظر به این که فهم این سه خصیصه می تواند چارچوب کلی اندیشه احیاگری اسلامی را مکشوف نماید در ادامه به بررسی آنها می پردازیم. در ادامه جهت تحلیل موردی اندیشه های حاملان گفتمان اصلاح، به بررسی یکی از محوری ترین واضعان این گفتمان، «آیت الله محمدحسین نائینی» می پردازیم.نویسنده در بخش نتیجه گیری، تلاش برای تبیین معرفت شناختی پارادایم هویتی اسلام، تبیین گفتمان مترقی اسلام، جست و جوی خستگی ناپذیر برای یافتن نشانه ها و دال های معنایی گفتمان اسلام حقیقی از لابلای متون اسلامی، و قرار دادن اسلام در متن سنت تاریخی پیشتاز، مترقی و متمدن را از خصیصه های بارز گفتمان احیاگری اسلامی معرفی می کند.