معماری ، از برترین جلوه های تمدن بشر است. نقش معماری والا در نمایان ساختن دلبستگیهای اقوام و ساختن محیط مناسب برای زندگی انسان به غایت روشن است.در زندگی امروز، معماری نیز، بر خلاف رویه گذشته خود ، در عداد علوم درآمده و از طریق تحلیل و آموزش پاره های آن رشد و نمو می نماید. وضعیت معماری امروز ایران به گونه ای است که اغلب مورد عتاب متفکرین و اهل فن است در حالی از گذشته پرباری بهره می برد. در دوره معاصر و از یکصد سال قبل تا کنون، بناهای بسیاری ساخته شده اند. در سال های پس از انقلاب اسلامی ، علی الخصوص اعتباراتبسیاری برای ساخت و ساز صرف گردیده است. اما همچنان میهمانان خارجی را برای دیدن تمدن پرشکوهمان به شیراز و اصفهان می بریم تا تخت جمشید و میدان نقش جهان را تماشا کنند. چرا چنین شده و علاج این درد چیست، در میان تمام مؤلفه هایی که در توصیف بیماری معماری امروز ایران به کار می آید و از خیل مراتب گوناگون روشهای درمان آن، یک مقوله خودنمایی می کند: نقد معماری. چنانچه نقد ما از معماری روشن، علمی ، ضابطه مند، همه جانبه و معقول باشد، می توان گفت که اصلی ترین قدم برای تفاهم برسر تعریف بیماری معماری و راه علاج آن برداشته شده است. چه، اکثر موارد عدم تفاهم ناشی از تعاریف ناقص، یک بعدی و قضاوت های مشخص در ابعاد متفاوت معماری است. مقاله حاضر کوششی است اولیه در راه تعریف ضرورتها و موانع نقد معماری از یک سو و ارائه عرصه های نقد و معیارهای آن از سوی دیگر. گستردگی دامنه های بحث و نو بودن زمینه آن در ایران مانع از آن شده اند تا وزن معیارها در فرآیند داوری تعیین گردد. نتیجه مقاله، ماتریسی است که سطر آن عرصه ها و ستون آن را معیارهای نقد تشکیل می دهد.داعیه مقاله، نیز ارائه روش جامع و واحدی است از نقد معماری به طور همه جانبه و با معیارهای روشن. کلیدواژگان: نقد معماری، معیارهای نقد، عرصه های نقد، نقد جامع، تجزیه و تحلیل معماری