آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

در طرح مشکلات محیطی شهرها و منطقه‏های شهری، اکثر برنامه‏های توسعه محیط که به دنبال تخریب وسیع ساختارهای طبیعی اعمال می‏شوند، تداخلی بین اصول ساختاری و اصول بهره‏وری قلمروهای فضایی پدید می‏آورند که در نهایت هدایت و کنترل عملکردی ساخت‏های فضایی-اجتماعی در تولید و بازتولید سامانه‏‏های پایدار محیطی را عقیم می‏سازند. با طرح این مسأله که شبکه‏بندی نوین شهرها و منطقه‏های شهری نوع جدیدی از پراکندگی سیمای‏سرزمین‏ها را در رابطه با تبدیل محل‏های اسکان طبیعی به اشکالی مختلفی از پایداری ‏سامانه‏های بومی-انسانی محیط می‏طلبد،‏ هدف این مطالعه، ضمن تأکید بر پیوند دانش‏های طبیعی با دانش‏های اجتماعی و دانش‏های مسئول مدیریت منابع سیمای‏سرزمین، اشاره به حضور دانش‏های بومی در شناسایی ارجعیت‏های محلی پاسخگو به مشکلات سیمای‏سرزمین و تعیین نقش اجتماعی گروه‏های ذینفع در تعالی‏خواهی عملکرد شبکه‏سامانه‏های بومی-انسانی محیط می‏باشد. روش انجام این مطالعه، برگرفته از نتایج بررسی‏های توصیفی-استنتاجی، کتابخانه‏ای طرح‏‏ریزی‏ شده و روش تحلیلی آن استنتاجی-مدلسازی سازماندهی گردیده است. فرضیه تحلیلی آن در راستای "اتحاد بین علم و سیاست محیطی" و بر مبنای "همبستگی بین علوم مختلف محیطی"، درصدد است چارچوبی عِلمی در ارائه یک برنامه عَملی معرفی نماید تا ضمن مشخص نمودن طبیعت میان‏دانشی-تبادل‏دانشی مطالعات تغییر بوم‏شناختی-انسان‏شناختی سیمای‏سرزمین‏ها، مفهوم نوین "تعالی‏خواهی عملکرد شبکهسامانه‏‏های بومی-انسانی محیط" در چارچوب مفهومی "برنامه‏ریزی پایداری محیط" را معرفی نماید.

تبلیغات