آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

با انقلاب صنعتی و تخصصی شدن علوم، معماری و سازه به دو رشته جدا از یکدیگر تبدیل گردیدند این جدایی زمینه ساز نزدیک شدن ایده های معمارانه به تخیلات هنرمندانه گردید. عوامل متعددی در این امر دخیل بوده اند که یکی از آن عوامل آموزش دروس سازه ای به معماران می باشد. لذا این مقاله ضمن مرور بر نقش سازه در معماری از منظر اندیشمندان، با بررسی پژوهش هایی که در برخی از دانشگاه های جهان با استفاده از ابزارهای مناسب برای اصلاح آموزش دروس ایستایی انجام پذیرفته است، به دنبال ارائه راهی برای برون رفت از این مشکل می باشد لذا در حوزه آموزش رشته معماری به تئوری های موجود در حیطه یادگیری توجه می نماید که اشاره دارند برای رسیدن به مرحله به کارگیری آموخته ها نیاز به بهره گیری از روش ها و ابزارهای مناسبی می باشد تا با مشارکت دادن دانشجو در فرآیند یادگیری، امکان درک حضوری و ملموس از مفاهیم ایستایی فراهم گردد. لذا فرضیه مقاله مبتنی بر بهره گیری از طبیعت برای آموزش ایستایی می باشد. این مقاله حاصل پژوهش میدانی در دانشگاه مازندران می باشد که از طبیعت برای آموزش مفاهیم ایستایی به دانشجویان رشته معماری بر مبنای مدل یادگیری بلوم بهره گرفته شده است و در آن ضمن تحلیل نتایج حاصله از این پژوهش، افزایش میزان یادگیری دانشجویان معماری را در درس ایستایی با بهره گیری از طبیعت را نشان می دهد.

تبلیغات