منسوجات بافته شده در دوران ساسانیان (225-630م.)-که آخرین مرحله هنر کهن شرقی است- به لحاظ زیبایی بصری، نقوش نمادین و تزیینی، کاربرد رنگ و فن بافت، از شاخصه های هنر ایران زمین به شمار می روند. آوازه این منسوجات در جهان کهن، بسیاری از تمدن ها از جمله تمدن های مجاور مانند بیزانس را به سمت وام گرفتن از نقوش این پارچه ها سوق داده بود. در این مقاله سعی شده تا پس از ترسیم پیش زمینه های تاریخی، سیاسی و هنری و ارتباط امپراتوری ساسانی و روم شرقی با روش تاریخی، تحلیلی و مقایسه ای، به بررسی چگونگی تأثیر بافته های ساسانی بر منسوجات بیزانس پرداخته شود. تمرکز بررسی حاضر بر نقش مایه ها، مضامین به کار رفته در طراحی بافته ها و ترکیب بندی منسوجات ایران ساسانی و امپراتوری بیزانس بوده، ضمن این که توجه به تقابل نقش و معنا نیز از نظر دور نمانده است. با وجود قلت نمونه های باقی مانده از منسوجات ادوار مورد بررسی- به ویژه دوره ساسانی- مقایسه آنها، نشان از تأثیر ژرف نقوش نمادین و تزیینی منسوجات ایران ساسانی بر منسوجات روم شرقی دارد. این که با وجود اقتدار آیین مسیحیت به عنوان دین رسمی این امپراتوری، مفاهیم نمادین و نقوش مذهبی ایران باستان همچنان جلوه بخش هنر ایشان است، خود نکته ای در خور تأمل است.