زیبایی (جمال) و هیبت (جلال) دو اصطلاح منحصربه فرد فلسفه و عرفان اسلامی است، اما نقش آنها در ساحت هنر سنتی و بالاخص نگارگری، آنچنان شگفت انگیز است که بدون بررسی کارکردشان، تبیین نگارگری چندان ممکن نیست. در نگارگری ایرانی، شخصیت های متنوعی با ظرافت های خاص وجودی و بصری به تصویر کشیده شده اند. این ویژگی را می توان با عناوین ارزشی: «موجودات خیر و شر»، خیالی: «موجودات اسطوره ای و واقعی»، عرفانی: «عاشق ها و معشوق ها»، اجتماعی: «شاهان و گدایان»، دینی: «انبیاء و فرشتگان» و اهریمنی: «دیوان و اژدهایان» بررسی کرد. تمامی این موجودات ذیل جلوه های جمال و جلال قابل بررسی اند، اما در این مقاله موجودات اهریمنی موردنظر هستند. سؤال: چرا موجودات اهریمنی و مخوف علی رغم هویت ترسناک یا نقش منفی شان زیبا تصویر شده اند؟ پاسخ: فرض این است که روح حاکم بر نگارگری ایرانی، زیبایی است؛ تا آنجا که اهریمنی ها هم زیبا تصویر می شوند. این ویژگی یک رمز است و هدف این مقاله رمزگشایی این زیبایی است. یافته های تحقیق نیز عبارتند از: 1. ساختار ذهنی هنرمند حین روند خلق هنری، در مواجهه با اهریمنی ها، زبان و بیان زیباشناختی را انتخاب می کند؛ 2. خاستگاه نظری زیباشناختی جلوه های اهریمنی نگارگری مبتنی بر نظریه تجلّی ابن عربی است که جمال و جلال، دو شعاع ساطع از ساحت تجلی هستند، اما هیبت جلال چنان است که به دلیل انوار محرّقه، نمی توان جز از خلال جمال و زیبایی به موجودات خوفناک نگریست و آنها را تصویر کرد.