جامعه پذیری مدرسه ای

موبایل به منزله یکی از فناوری های نوین و تأثیرگذار ارتباطی هم اکنون حضوری ناخوانده، ولی فعال در بین نوجوانان و جوانان دارد و در فضاهای آموزشی بسیاری، سنن و آموزه های تعلیم و تربیت سنتی را به چالش می کشد. در این راستا، مطالعه درباره رابطه میان استفاده از موبایل و جامعه پذیری مدرسه ای دانش آموزان، درواقع ردیابیِ یکی از مسائل اجتماعیِ بالقوه ای است که نه تنها در جامعه ما، بلکه در ملل دیگر نیز به تدریج توجه و تمرکز محققان و کارشناسان ـ و البته مسئولان و برنامه ریزان اجتماعی ـ را به خود معطوف کرده است. در پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه میان نحوه استفاده از موبایل با جامعه پذیری مدرسه ای از نظریه های جامعه شناسانی چون: «مانوئل کاستلز»، «هانس گسر»، «اینگلهارت» و دیگران استفاده کرده و در انجام تحقیق از روش پیمایشی بهره برده ایم. یافته های پژوهش نشانگر آن است که در مجموع بین الگوی استفاده از موبایل با توجه به ابعادی چون: شدت و میزان استفاده، نوع نگرش و استفاده (ابزاری یا بیانگر)، موقعیت های استفاده (مناسب یا نامناسب) و سابقه استفاده از موبایل با میزان جامعه پذیری مدرسه ای رابطه معنادار وجود دارد.

جامعه پذیری مدرسه ای یکی از مولفه ها ی مهم و اهداف اصلی آموزش وپرورش در هر جامعه ای می باشد که حلقه ارتباطی فرهنگ گذشته جامعه به نسل جدید وعامل تداوم، تعمیق وتعالی عناصر فرهنگی جامعه به این نسل می باشد. تحقیقات متعدد نشان دهنده آن است که عوامل مختلفی در اجتماعی نمودن یا جامعه پذیری افراد موثرندازجمله میتوابه خانواده، مدرسه و وسایل ارتباط جمعی اشاره نمود. پیشرفتهای تکنولوژیکی در عرصه ارتباطات واطلاعات با جاذبه های خاص خود توانسته است فرهنگهای جوامع و هویتهای افراد را به چالش بکشاند. یکی از این عرصه های فرهنگی جامعه پذیری مدرسه ای و یکی از مهم ترین این تکنولوژیها موبایل است که حضوری ناخوانده ولی فعال در بین نوجوانان وجوانان را به خود اختصاص داده است. این پژوهش به منظور بررسی رابطه الگوی استفاده از موبایل با جامعه پذیری مدرسه ای و با روش پیمایش انجام گرفته است. جمعیت نمونه پژوهش 280 نفر از دانش آموزان سه سال آخر دوره دبیرستان در شهرستان کوهدشت بوده که براساس فرمول کوکران انتخاب شدند، اطلاعات و داده های آن از طریق پرسشنامه گردآوری شده و روش نمونه گیری به صورت دو مرحله ای تصادفی و سپس نمونه گیری سهمیه ای متناسب انجام گرفت در این مطالعه برای نشان داده رابطه الگوی استفاده از موبایل و میزان جامعه پذیری مدرسه ای از نظریات متعددی ازجمله نظریات گسر، کاستلز و اینگلهارت و... استفاده شده است. با توجه به نظریات گسر و کاستلز(از معروفترین محققان عرصه مطالعات مربوط به اثرات فرهنگی اجتماعی تکنولوژیهای نوین ارتباطی بویژه موبایل) فرض اصلی تحقیق عبارت از این بود که "بین الگوی استفاده از موبایل و جامعه پذیری مدرسه ای در دانش آموزان رابطه وجود دارد. یافته های پژوهش نشانگر آنست که در مجموع بین الگوی استفاده از موبایل در قالب ابعادی همچون:شدت ومیزان استفاده، نوع نگرش و نحوه استفاده از موبایل (ابزاری یا بیانگر)، موقعیتهای استفاده (مناسب یا نامناسب) و سابقه استفاده از موبایل با جامعه پذیری مدرسه ای در قالب مولفه هایی چون مهارتهای ارتباطی، جرئت ورزی، مسئولیت پذیری، فهم و عمل به ارزشها، مقابله ای و فراغتی رابطه معناداری وجود دارد نتایج بدست آمده نشان دهنده اثبات فرضیه فوق می باشدیعنی دانش آموزانی که استفاده زیادی از موبایل می کنند یا نوع نگرش آنها به موبایل نگرشی بیانگر است و یا از موبایل در موقعیتهای نامناسب (زمانها و مکانهای غیر معمول) استفاده می کنند وسابقه بیشتری در استفاده از موبایل دارند از میزان و سطح جامعه پذیری کمتری برخوردارند. نکته قابل توجه در این راستا این است که نمره جامعه پذیری در دانش آموزانی بالاست که یا کلا فاقد موبایل شخصی هستند و یا از موبایل استفاده کمترو ابزاری تری می نمایند.