مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
ریسک و بازده
حوزه های تخصصی:
مسئله مورد بررسی در این تحقیق مدلسازی نوسان در بورس اوراق بهادار تهران و تحلیل رابطه میان ریسک و بازده در آن با استفاده از مدلهای خانواده GARCH میباشد. نتایج این تحقیق که از نوع پیمایشی و کاربردی میباشد نشان میدهند که اولاً، مدلهای ناهمسانی واریانس شرطی به خوبی میتوانند ویژگیهای دادههای مالی از قبیل نوسانات خوشهای، حافظه بلندمدت و اثرات اهرمی را مدلسازی نمایند. ثانیاً، در هر دو پرتفوی مورد بررسی یعنی پرتفوی متشکل از تمامی شرکتها و پرتفوی متشکل از پنجاه شرکت با نقد شوندگی بالا، همبستگی مثبتی میان ریسک و بازده وجود دارد.
آزمون تجربی مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"نتیجه تحقیقات تجربى انجام شده در مورد بازار سرمایه مؤید این مطلب است که قیمتگذارى اوراق بهادار در بازار سرمایه به گونهاى بوده است که کسانى که ریسک بیشترى پذیرفتهاند، در دراز مدت بازده بیشترى نیز به دست آوردهاند.یکى از مدلهاى رایج تبیینکننده رابطه بین ریسک و بازده، مدل قیمتگذارى دارایىهاى سرمایهاى (MPAC) مىباشد.در این مقاله سعى شده است تا ضمن تشریح مبانى نظرى این مدل و مرورى بر آزمونهاى تجربى انجام شده، معلوم شود که آیا در بازار بورس اوراق بهادار تهران، بین ریسک سیستماتیک و بازده سهام عادى ارتباط خطى ساده و مثبت وجود دارد یا خیر؟براى این منظور دادههاى مربوط به بازده سهام شرکتهاى نمونه و بازده پرتفوى بازار براى دوره زمانى فروردین 1370 تا شهریور 1375 جمعآورى و آزمونهاى لازم انجام گردید.نتایج به دست آمده نشان مىدهد ریسک سیستماتیک به تنهایى، تغییرات بازده سهام شرکتها را نمىتواند توجیه نماید.
"
اثر متغیرهای کلان اقتصادی بر ریسک سیستماتیک بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های کشورهای توسعه یافته وجود بازارهای مالی کارامد است که ضمن ایفای نقش مهم در اقتصاد این کشورها زمینه ساز رشد و توسعه اقتصادی این کشورها نیز می باشد. در طول سال های اخیر بازارهای مالی جهان همواره با نوسان ها و نااطمینانی های قابل توجهی مواجه بوده اند، به گونه ای که عدم اطمینان موجود در ارتباط با بازده دارایی های سرمایه گذاری شده بسیاری از سرمایه گذاران و تحلیلگران مالی را نگران ساخته است. در این مقاله رابطه بین نوسان های بازده بازار (ریسک) و برخی متغیرهای کلان اقتصادی بررسی می شود، همچنین رابطه بین متغیرهای کلان اقتصادی (نرخ بازده مسکن، نرخ تورم، نرخ ارز، نرخ تولید و اشتغال صنعتی) با ریسک بازده کل بورس را در سال های (1388-1380) مورد بررسی قرار گرفته شده است. نتایج نشان دهنده ناچیز بودن آثار متغیرهای کلان اقتصادی بر ریسک سیستماتیک بورس اوراق بهادار تهران است، همچنین به رابطه مثبت بین ریسک و بازده در دوره مورد مطالعه اشاره می کنند.
مدیریت دارایی ها و بدهی ها در بانک با به کارگیری تحلیل شبکه ای فازی و الگوی آرمانی (مطالعۀ موردی: بانک تجارت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مدیریت دارایی ها و بدهی ها (مدیریت ترازنامه) حداکثرسازی ثروت سهامداران است. حداکثرسازی ثروت سهامداران تحت تأثیر دو عامل ریسک و بازده قرار می گیرد. با مدیریت بهینۀ ترازنامه، سود را حداکثر و انواع ریسک های آن را می توان حداقل و از این طریق، ثروت سهامداران را حداکثر کرد. این پژوهش، با هدف حداکثرسازی ثروت سهامداران، ابتدا عوامل ریسک و بازده را شناسایی و براساس روش تحلیل شبکه ای فازی، وزن اهمیت آنها را مشخص می کند. مطالعۀ موردی در این پژوهش، بانک تجارت است. برای به دست آوردن ترازنامۀ پیشنهادی بانک تجارت، الگوی آرمانی وزن داری مدّنظر قرار می گیرد. زیرمعیارهای ریسک و بازده در این بررسی به صورت آرمان وارد الگو شده و با توجه به محدودیت های ساختاری موجود، الگو حل می شود. نتایج حاصل از الگو نشان می دهد کلیّۀ اهداف تعیین شده به جز ریسک بازار، به طور کامل تحقق یافته و انحراف های تمامی آرمان ها به جز ریسک بازار صفر شده است.
راهبردهای سرمایه گذاری مبتنی بر شاخص های تکنیکال: شواهدی از واکنش های رفتاری سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : اثربخشی و کارایی استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به حداکثر رساندن بازده و ریسک معاملات است. این چالشی است که پژوهشگران با آن روبه رو هستند. در پژوهش حاضر راهبردهای سرمایه گذاری مبتنی بر شاخص های تکنیکال با استفاده از واکنش های رفتاری سرمایه گذاران بررسی شده است. واکنش های رفتاری سرمایه گذاران به وسیله شاخص های تکنیکال نشان داده می شود. روش : به این منظور از اطلاعات قیمت روزانه سهام تمامی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1389 تا1398 استفاده شد. با حذف شرکت های فاقد اطلاعات موردنظر، 135 شرکت برای آزمون انتخاب و افق سرمایه گذاری به دو دوره کوتاه مدت و میان مدت تقسیم شد. برای بررسی سؤال های پژوهش از داده های تابلویی و روش اقتصادسنجی استفاده شد. نتایج : با توجه به ضریب تغییرات و آزمون همبستگی نتایج حاکی از آن است که شاخص های میانگین متحرک، میانگین متحرک نمایی و توان نسبی با توجه به دیگر شاخص ها بیشتر مبین واکنش های رفتاری سرمایه گذاران است. همچنین ارتباط مقادیر شاخص های تکنیکال با بازده سهام نشان از آن دارد که سیگنال های ارئه کننده این سه شاخص در بازه زمانی هفتگی تا شش ماهه برای خرید یا فروش سهام (به عنوان یک راهبرد) عملکرد بهتری نسبت به شاخص های دیگر دارد. بنابراین سرمایه گذاران برای کسب بازده و سود بیشتر می توانند از ترکیب این سه شاخص در افق زمانی هفتگی تا شش ماهه برای تعیین راهبرد یا استراتژی خریدوفروش استفاده کنند. پیشنهاد می شود که سرمایه گذاران بازه زمانی، سرمایه گذاری بلندمدت کنند تا متحمل ریسک کمتر و بازده بیشتر شوند