مطالب مرتبط با کلیدواژه

لطایف سبعه


۱.

دل آدمی و مراتب آن در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دل سیر و سلوک حقیقت آدمی لطایف سبعه عالم ظاهر و باطن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۱۵ تعداد دانلود : ۱۵۹۸
عرفا انسان را آیینه تمام نمای الهی می دانند. از نظر آنها همان گونه که خداوند دارای اسما و صفات مختلف و به تبع آن دارای جلوه های گوناگونی است، حقیقت انسان نیز واحد کثیری است که به واسطه تجلیات گوناگون، اسامی متعدد می یابد. بیشتر صوفیه دل آدمی را حقیقت وی می دانند و جلوه های آن را «لطایف سبعه» نامیده اند. این لطایف عبارتند از طبع، نفس، عقل، قلب، سِرّ، خفی و اخفی. در سیر و سلوک از این هفت مرحله، به عنوان مراحل ترقی و تکامل انسان نام برده می شود. نفس آدمی اگر استعداد خود را کامل کند، یعنی آنچه را که بالقوه دارا است، بالفعل گردد و آیینه تجلی الهی شود، «دل» نام می گیرد که مجمع البحرین و محل تلاقی دو عالَم ظاهر و باطن است؛ در این هنگام گنجایش حق را یافته، عرش الهی می گردد؛ بنابراین تمامی مراتب و لطایف انسانی را می توان جلوه های «دل» دانست. در این مقاله با اشاره به حقیقت دل از دیدگاه عارفان، کوشش می شود مراتب آدمی یا همان «لطایف سبعه انسانی» در دو قوس نزولی و صعودی، بررسی و تحلیل شود.
۲.

بررسی لطایف سبعه و پیامبران وجودی هفت گانه از عطار تا شیخ علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لطایف سبعه پیامبران هفت گانه وجودی روح نور محمدیه علاءالدوله ابن عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۵ تعداد دانلود : ۴۶۸
شیخ علاءالدوله (657 736 ه .ق) در آثار مختلف خود به ویژه رسایل فارسی به این مسئله که دل انسان چگونه می تواند جلوه گاه و آینه تجلی جلال و جمال الهی شود، اشاره کرده است و از این رهگذر به «لطایف سبعه» پرداخته است. نظریه لطایف سبعه و تطبیق آن با پیامبران وجودی هفت گانه تاکنون با نام علاءالدوله سمنانی شناخته شده است، اما اینکه آیا تا قبل از وی کسانی دیگری نیز به این مسئله پرداخته اند یا نظریه لطایف سبعه و تطبیق آن با پیامبران وجودی هفت گانه نوآوریِ خود شیخ علاءالدوله بوده است، جای تأمل و بررسی دارد. با بررسی، تحلیل و مقایسه مصنفات فارسی شیخ علاءالدوله با رساله شق الجیب ابن عربی به این نکته رهنمون شدیم که شیخ علاءالدوله علی رغم اختلاف شدید با ابن عربی به ویژه در مسئله وحدت وجود، شدیداً تحت تأثیر او بوده است، تا آنجا که می توان گفت که برخی از مطالب شیخ علاءالدوله درباره لطایف سبعه دقیقاً ترجمه مطالب رساله شق الجیب ابن عربی است. تنها بُعد جدیدی که علاءالدوله بر مباحث ابن عربی اضافه کرده است، علاوه بر شرح و بسط دادن آن ها، تطبیق این لطایف با پیامبران وجود هفت گانه ای است که عطار در مصیبت نامه از آن ها نام برده است. تأثیرپذیری علاءالدوله از عطار را می توان از مقایسه مصیبت نامه با رساله سربال البال به خوبی دریافت که هر دو عارف پس از سیر در عوالم مختلف آفاقی و ناسوتی به این نتیجه می رسند که سالک باید در روح و جان خود که عبارت از نور محمدیه است، سیر کند. ازاین رو، می توان گفت که نوآوری شیخ علاءالدوله در این است که توانسته پیامبرانِ هفت گانه ای را که عطار در مصیبت نامه به آن ها اشاره کرده، با لطایف سبعه ای که ابن عربی در رساله شق الجیب به آن ها پرداخته است، تلفیق کند. علاوه بر این، شیخ علاءالدوله برای اولین بار نظریه تفسیری خود را بر مبنای همین لطایف بنیان گذاشته است. امری که نه عطار و نه نجم الدین رازی در تأویلات عرفانی خود و نه ابن عربی هیچ یک از آن بهره نگرفته اند.
۳.

تفسیر و تأویل در نظام عرفانی شیخ علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لطایف سبعه قرآن تفسیر عرفانی تأویل عرفانی شیخ علاء الدوله سمنانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵ تعداد دانلود : ۳۹
شیخ علاء الدوله سمنانی از مفسّران عرفانی قرآن ضمن به کارگیری آیات و روایات در آثار خود، دو نوع رویکرد تأویل پذیری و عدم تأویل پذیری درباره آیات دارد. وی با تفسیر و تأویل آیات متشابه، مخالف، اما نسبت به سایر آیات موافق است. او برخلاف بیشتر مفسّران، معتقد است که اضغاث احلام، نیازمند تفسیر و تأویل اند و از تفسیر و تأویل درحوزه های اصول و فروع دین، مکاشفات عرفانی،حروف، آیات و روایات استفاده می کند. وی تأویل را راهی برای عدم تکفیر مسلمانان، جذب دیدگاه های مختلف در دین اسلام ، نیفتادن در ورطه تناسخ و تعبیر مکاشفات عرفانی می داند. سنجش صحت تأویل و تفسیر از نظر وی، مطابقت با قرآن، حدیث، واقعیت، لغت عرب و عقل است. تفسیر وی ذوقی، بدون حشو و زواید، دارای رگه هایی از علم کلام، مشابهت و تأثیرپذیری از تفسیر ابن عربی و شارحانش است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در پی واکاوی جایگاه تفسیر و تأویل در نزد این عارف است.