مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
ابومسلم خراسانی
حوزههای تخصصی:
امویان در طول حکومت خود در خراسان با خصلت نژاد پرستانه خود تبعیض هایی برضد موالی و گروه عرب همفکر با آنها روا داشته و بار سنگین انواع مختلف مالیات ها را بر دوش آنها می گذاشتند. نتیجهچنین سیاستی، از یک سو آشفته و وخیم تر کردن اوضاع اقتصادی آنها و از سوی دیگر مشارکت آنها در واکنش های تند منطقه ای بر ضدّ امویان بود. یکی از این واکنش ها قیام حارث بن سریج بود. این قیام نه تنها از مهم ترین قیام هایی بود که توانسته بود پایه های رژیم اموی را در خراسان سست کند بلکه مقدمه ای شد برای قیام ابومسلم خراسانی؛ وی توانست با تجربیات به دست آمده از این قیام، پایه های سست شده رژیم اموی را فرو بریزد. این مقاله درصدد است تا علل، فرایند و نتایج قیام حارث بن سریج را در خراسان بررسی کند.
جایگاه و اهمیت سکه در دعوت عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عباسیان در سال های پایانی دعوت خویش و در آستانه پیروزی نهایی بر امویان (132هـ.ق)، به ضرب سکه هایی با نقش برخی شعارهای انقلابی و تأکید بر نسبت با پیامبرخدا(ص) و ذکر آیه 23 سوره مبارکه شوری، پرداختند.آنان همچنین، در یک اقدام حساب شده، سکه های خود را مشابه سکه های عبدالله بن معاویه، دیگر انقلابی شیعه آن روزگار ضرب کردند.پرسش اصلی در این پژوهش آن است که انگیزه رهبران و داعیان عباسی از این اقدام تحریک کننده و خطرناک چه بود؟با بررسی منابع، مآخذ و تصویرهای سکه های موجود، می توان به این نتیجه رسید که انگیزه اصلی عباسیان از این اقدام نشان دادن فراگیری جنبش و کاربست تمامی روش ها و ابزار برای پیروزی و انتقال از مرحله انقلاب به مرحله حکمرانی بود.آنان همچنین با ضرب سکه و استفاده از آن در داد وستدهای خود، در جریان اقتصاد رو به سقوط امویان در نواحی شرقی، اخلال ایجاد می کردند.شناخت انگیزه های رهبران و داعیان برجسته دعوت، به ویژه ابومسلم خراسانی، در ضرب این سکه ها و ویژگی ها و چگونگی ضرب آن ها به ما کمک می کند تا بسیاری از جنبه های تاریک دعوت عباسی را دریابیم و موضع گیری آنان را در مورد سایر قیام های موازی به ویژه قیام عبدالله بن معاویه بشناسیم.
اوضـاع سیاسی خراسان از ورود اسلام تا پایان خلافت امویان
حوزههای تخصصی:
اعراب که ابتدا به دنبال فتوحات به ایران حمله کردند، خیلی زود به دنبال منافع اقتصادی برآمدند و با کشاندن اختلافات قبیله ای خود به خراسان، به قدرت دست یافتند. اما حرکت و قیام استقلال طلبانه علیه سلطه حاکمیت اموی و سپس علیه حاکمان عباسی، از سوی مردم مسلمان خراسان در مقاطع مختلف زمانی، به وقوع پیوست. شرایط و اوضاع و احوال اجتماعی سرزمین های حاکمیت امویان به سمتی پیش رفته بود که یک تغییر بنیانی را اقتضا می کرد. شاید بتوان مهم ترین دلیل سرعت واژگونی بنی امیه را در خراسان، آشفتگی اوضاع اداری خراسان دانست. سقوط خراسان در نتیجه تغییراتی بود که در جامعه عربی خراسان به وجود آمده بود که بنیان اجتماعی خراسان را دگرگون ساخته بود. خراسان جدای از آن که از مرکز خلافت به دور بود، به عنوان منطقه بسیار مهمی در شرق، دچار آشفتگی های قبیله ای بود و در کنار آن بی توجهی و سرسری گرفتن تعلیمات احکام اسلامی موجب منفور شدن و در پی آن پیروزی عباسیان گردید.
جامعه شناسی قومیت در خراسان هنگامه قیام ابومسلم خراسانی بر اساس تئوری های انتخاب عقلانی و نخبگان
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی قومیت برای اشاره به اشکال خاصی از تمایزات فرهنگی وضع شده است. مفهوم جامعه شناسی قومیت با مفاهیم نژادی و تنوع فرهنگی در هم تنیده شده است و قصد دارد تفسیری از وضعیت پیچیده قومی ارائه دهد. خراسان در پویه تاریخ به دلیل موقعیت جغرافیایی، کمتر تحت تأثیر فرهنگ های مهاجم قرار می گرفت و از این لحاظ مستقل بود. اما بعد از فتوحاتِ اعراب و مهاجرت عده ی زیادی از آنها به خراسان، احوالات این دیار تغییر کرد و درگیر یک دوقطبی قومی شد. برای خراسان در بحبوحه قیام ابومسلم خراسانی دو قومیت مجزا می توان در نظر گرفت و به صورت کلی آنها را به دو گروه عرب و خراسانی تقسیم بندی کرد. بعدها اختلافات قبایل عرب باعث شد مثلثی در خراسان شکل گیرد که قومیت و منفعت در آن ترکیب شده بودند. مسأله اصلی این است که چگونه می توان کنش های قومی خراسان را با تئوری های انتخاب عقلانی و نخبگان، که از پارامترهای جامعه-شناسی قومیت هستند، تبیین و تفسیر کرد؟ چگونه می توان با جامعه شناسی قومیت، خیزش خراسانیان را مقید به یک انقلاب سیاسی، یا یک انقلاب اجتماعی- قومی کرد؟ به این منظور پژوهش حاضر علاوه بر این که سعی می کند با استفاده از منابع داخلی و خارجی پاسخ مناسبی به این پرسش بدهد، در عین حال به نقد آن نیز خواهد پرداخت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تئوری نخبگان و انتخاب عقلانی هر دو به گونه ای از پوپولیسم اشاره می کنند که پسِ پشتِ آن، سوء استفاده از قومیت ها قرار دارد، در حالی که برای خراسانیان متأثر شدن از فرهنگ، بارزتر از سیاست های تحمیلی به نظر می رسد و بنابراین انقلاب خراسان نمی-تواند کاملاً سیاسی تلقی شود.
منبع شناسی ابومسلم خراسانی
حوزههای تخصصی:
منبع شناسی یکی از منابع مهم مرجع و حاوی اطّلاعات کتاب ها، مقاله ها، پایان نامه ها و دیگر منابع اطّلاعاتی است. با توجّه به حجم روزافزون انتشار منابع اطّلاعاتی، انجام پژوهش بدون منبع شناسی عملاً امکان پذیر نیست. مقاله پیش رو با هدف منبع شناسی ابومسلم خراسانی و با استفاده از روش کتابخانه ای و به شیوه توصیفی بر آن است تا به معرّفی آثار نوشته شده (کتاب ها، مقاله ها، پایان نامه ها و مدخل های دانشنامه ها) درباره ابومسلم خراسانی در زبان های مختلف بپردازد. مقاله حاضر در سه بخش تنظیم شده است: منبع شناسی آثار فارسی، آثار عربی و آثار لاتین درباره ابومسلم خراسانی که هر یک از چند زیرشاخه تشکیل شده است. حوزه پژوهشی مقاله حاضر تحقیقات جدید است. معرفی منابع دسته اوّل درباره ابومسلم خراسانی خود پژوهشی مستقل و خارج از حوزه پژوهشی مقاله حاضر است. لازم به یادآوری است تاکنون کتاب یا مقاله ای درباره منبع شناسی ابومسلم خراسانی نوشته نشده و این مقاله در نوع خود نخستین اثر است. همچنین در مقّدمه، به زندگانی ابومسلم خراسانی پرداخته شده است.