مطالب مرتبط با کلیدواژه

اجتماع نقیضین


۱.

لاادری بودن عرفا در مقام ذات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ذات ظهور بطون لابشرط مقسمی غیب مغیب عنقای مغرب اجتماع نقیضین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
تعداد بازدید : ۱۹۰۹ تعداد دانلود : ۸۴۸
تقریر متداول و مرسوم از سخنان عرفا در خصوص مقام ذات حق تعالی، لابشرط مقسمی بودن آن است. اما در این مقاله با الهام از تقسیم بندی عمیق و جدیدی که مرحوم غروی اصفهانی از صرف حقیقت، ماهیت، و هویت ارائه داده است اعتبار دیگری که در آن نه لحاظ با غیر، که مفاد لابشرط مقسمی است درنظر گرفته می شود و نه عدم لحاظ با غیر را اثبات کرده و این اعتبار را مناسب ترین لحاظ برای ذات غیبی حق دانسته و به دنبال آن، اعتبار لابشرط مقسمی را مربوط به ذات حق در مقام ظهور و بروز در مجالی اسمائی و اعیانی و تجلی و تنزل و تعین در مواطن و مطالع کونی و خلقی می دانیم. این در حالی است که اعتبار مورد نظر ما، مربوط به لحاظ غیب الغیوب و ابطن کل الباطن و غیب مغیب و عنقای مغرب و کنز مخفی دانستن ذات حق است که بر طبق آن با فرایند ظهور و تجلی، تباین ذاتی داشته و هیچ گونه حضور و نزولی در محاضر ربوبی و حضرات وجودی نداشته، بلکه همچنان با وجود تعینات تفصیلی و تجلیات نامتناهی، در کمون صرف و بطون محض، مستقر و مستغرق بوده و جامع و شامل و هاضم ظهور اسم الظاهر مقید و بطون اسم الباطن مقید که از اسمای الهی هستند است. در ادامه شواهدی از عبارات عرفا در کتب عرفانی که به طرز بسیار لطیفی به اعتبار مورد نظر ما، اشاره ای داشته اند را ذکر کرده، در بخش نهایی، که مهم ترین بخش مقاله است، به لوازم دیدگاه مختار پرداخته شده و در پی آن، تمامی لوازم اعتبار لابشرط مقسمی ذات حق را ابطال و انکار کرده و مقابل آن ها را در مورد اعتبار مزبور، اثبات کردیم؛ لوازمی چون تحقق اجتماع و ارتفاع نقیضین در مرتبة غیب ذات، انکار تحقق اسما و صفات چه با حیثیت تقییدی اجمالی اندماجی و چه با حیثیت تقییدی تفصیلی شأنی، تباین ذاتی داشتن با ظهور و تجلی در مرائی و مجالی، غیب مغیب و عنقای مغرب و کنز مخفی ماندن ذات، سلب اسناد وجود اطلاقی و عدم اطلاقی، مجهول مطلق ازل و ابد بودن ذات حق و مقام مسکوت عنها.
۲.

تصویر هنری اجتماع نقیضین در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حافظ اجتماع نقیضین متناقض نما انگاره های متضاد تصویر هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
بیان هنرمندانه اجتماع نقیضین، در معنای ترکیب هنری پارادیم های متضاد یکی از مبانی زیبایی شناسی شعر است. این موضوع ریشه در زبان قرآن، ادعیه و شطحیات قدمای مشایخ صوفیه دارد و یکی از ویژگی های عام زبان عرفانی است که از نثر صوفیه به شعر صوفیه راه پیدا کرده است. از میان شاعران عارف، حافظ (وفات: 792 ه . ق) یکی از کسانی است که از این شیوه در شعر خود بهره زیادی برده است. بررسی غزلیات حافظ نشان می دهد که بسامد این هنرسازه در شعر او، نسبتاً بالاست؛ زیرا این شاعر سعی کرده در بیشتر موارد، با قراردادن هر چیزی در برابر ضدّ آن، تصویری هنری ارائه کند -تصویری که غالباً متناقض نماست. از آنجا که این موضوع با همه اهمّیّتی که دارد تا کنون به صورت اخص در غزلیات حافظ بررسی نشده، نگارنده کوشیده است تا آن را در قالب این مقاله، با روش تحلیل محتوا (رویکرد تحلیلی توصیفی) بررسی کند. در این بررسی مشخص شده است که تصویر هنری اجتماع نقیضین یکی از ویژگی های زبانی-محتوایی شعر حافظ است و حافظ در 48 بیت، از این شیوه برای بیان مفاهیم مذهبی، در 45 بیت، برای بیان موضوع های عارفانه، در 24 بیت، برای بیان مفاهیم عاشقانه و در 15 بیت برای بیان مباحث کلامی استفاده کرده و در اغلب موارد، تصاویرِ متناقض نما (پارادوکسیکال) به صورت گزاره (جمله) بیان شده اند. درباره علل استفاده حافظ از این شیوه بیانی، می توان گفت که بیان هنرمندانه تناقض های موجود در عالم، یکی از ویژگی های زبان عرفانی است و حافظ به عنوان شاعری عارف، چون برای این عالم و زیبایی های آن در کنار آن عالم، اصالت قائل است، تناقضی در کلام او آشکار شده است؛ وانگهی، در روزگار حافظ به دلیل تعصّبات مذهبی، ریا و تظاهر زیاد شده و به دنبال آن تناقض عجیبی بین دل و رفتار حکومت و مردم به وجود آمده و حافظ با بهره گیری از این شیوه بیانی، خواسته است تا بخشی از تناقض های حاکم بر رفتار جامعه عصر خود را نیز باز نماید.