مطالب مرتبط با کلیدواژه

عطفی


۱.

قضایای حقیقیه و خارجیه نزد خونَجی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قضیه خارجیه قضیه حقیقیه تعهد وجودی شرطی ربطی عطفی شرطی مادی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق قضایا و احکام آن
تعداد بازدید : ۱۱۲۸ تعداد دانلود : ۵۹۸
افضل الدین خونَجی، با تقسیم هر یک از عقد الوضع و عقد الحمل به خارجی و حقیقی، عقدهای خارجی را به صورت وصفی و عقدهای حقیقی را به سه صورت بسیط، اضافی و شرطی بیان می کند. از آنجا که موصوف و صفت را در منطق جدید غالبا معادل ترکیب عطفی می دانند، به نظر می رسد که عقدهای خارجی را باید به صورت ترکیب عطفی تحلیل کرد. عقدهای حقیقی را نیز دست کم به سه صورت بسیط، شرطی تابع ارزشی و شرطی ربطی می توان تحلیل کرد. روابطی که خونَجی میان انواع قضایای حقیقیه و خارجیه بیان کرده است در بیشتر موارد با تحلیل عقدهای حقیقی به صورت بسیط و در مواردی با تحلیل آن ها به شرطی مادی و در مواردی دیگر با تحلیل آن ها به شرطی ربطی مطابقت دارد. او همچنین، در مواردی به تعهد وجودی در موجبه کلیه استناد می کند و در مواردی آن را وامی نهد. از این همه، نتیجه گرفته ایم که خونَجی در همه موارد بر یک تحلیل ثابت استوار نبوده و تحلیل های گوناگون را با هم درآمیخته است.
۲.

ساختارهای ترکیبی اسمی زبان فارسی و کلمات مرکّب م. امید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخوان ثالث کلمات مرکب مُلکی وابسته الصاقی عطفی اتصالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۲۷
زبانهای زنده همواره ناگزیر از تولید کلمات جدید هستند. یکی از فرایندهای واژه سازی در برخی از زبان ها ترکیب عناصر بسیط یا مشتقّ با یکدیگر و ایجاد واژه مرکّب است. از آنجا که کلمات بسیط و فرایند اشتقاق تنها بخشی از نیاز واژگانی را برآورده می کند، گویشوران زبان همواره ناگزیر از ساخت کلمات مرکّب با استفاده از عناصر موجود و الگوهای ترکیبی آن زبان هستند. این الگوهای زبان دارای قواعد و قوانین خاصّی هستند و هر زبان بر اساس ساختارهای نحوی و پیشینه تاریخی خود از آنها بهره می گیرد. از این رو هیچ دو زبانی، حتّی دو زبان خواهر و یا دو زبانی را که یکی از دیگری منشعب شده، نمی توان یافت که قواعد ترکیبی عیناً مشابهی داشته باشند. در میان شاعران معاصر، مهدی اخوان ثالث با دستیابی به توانش زبانی کاملی از زبان فارسی، تعداد کثیری از کلمات مرکّب را ایجاد کرده و در شعر خود به کار برده است. این توانایی، که حاصل غور و استقصاء او در متون ادبیِ قدیم و جدید فارسی است، باعث شده که کلمات مذکور دارای ساختاری به اسلوب و منطبق با قواعد ترکیب سازی در زبان فارسی باشند. تاکنون پژوهشی در مورد انواع ساختهای مختلف به کار برده شده در ترکیب سازی اخوان انجام نشده است. در این نوشتار با استخراج کلمات مرکّب از چند دفتر شعر این شاعر به دسته بندی این کلمات به لحاظ ساختاری و بررسی میزان اقبال او بر ساختهای مختلف ترکیبی پرداخته شده است.