مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
زیربخش های صنعتی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، بررسی تاثیر شاخص های رقابتی بر صادرات زیر بخش های صنعتی ایران طی دوره ی 82 - 1377 با استفاده از روش داده های پانلی است. این تحقیق، در قالب شاخص های قیمتی همانند نرخ تورم و نرخ ارز اسمی و شاخص های غیر قیمتی نظیر بهره وری نیروی کار و مزیت نسبی آشکار شده انجام شده است. بر اساس نتایج این تحقیق متغیرهای بهره وری نیروی کار، مزیت نسبی آشکار شده و نرخ ارز اسمی تاثیر مثبت و معنی دار بر صادرات زیر بخش های صنعتی اقتصاد ایران داشته است. تاثیر متغیر نرخ تورم نیز بر صادرات زیر بخش های صنعتی منفی و معنی دار بوده است. همچنین، کشش صادرات کل صنعت و زیربخش های آن نسبت به بهره وری نیروی کار نسبتاً پایین بوده است.
متنوع سازی صادرات و بهره وری در صنایع کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، افزایش بهره وری به عنوان روشی موثر جهت دستیابی به رشد اقتصادی با توجه به کمیابی منابع تولیدی مطرح است و در این راستا، ضرورت مطالعه عوامل موثر بر آن در حوزه تجارت به صورت اتخاذ سیاست های تجاری نیز برجسته می گردد. با عنایت به تاکید برنامه های توسعه کشور بر ارتقای بهره وری و استراتژی رشد مبتنی بر صادرات، متنوع سازی صادرات صنعتی، یکی از سیاست های مناسب در این زمینه می باشد. این مطالعه نیز در تلاش است رابطه متنوع سازی صادرات و بهره وری را به تفکیک صنایع نه گانه کشور به روش پانل دیتا بررسی و مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج حاصل از مطالعه، حاکی از آن است که بهره وری و صادرات، روند مشابهی با یکدیگر دارند. متغیرهای نسبت سرمایه به نیروی کار در زیر بخش های صنعت و نیز نرخ موثر واقعی ارز، اثر گذاری مثبت روی بهره وری دارند. متغیر شاخص تنوع صادراتی دارای اثری مثبت و معنی دار روی بهره وری می باشد؛ به طوری که به ازای یک درصد تغییر در مقدار این شاخص، بهره وری به اندازه 8/1 درصد افزایش می یابد. به عبارت دیگر، اثر کاهنده تمرکز صنعتی روی بهره وری تایید می شود. اثر آزاد سازی تجاری روی بهره وری صنایع اندک و منفی است و بیان می دارد که سیاستگذاران اقتصادی برای ارتقای بهره وری می باید به عوامل بنیادی و تمهیدات نهادی دیگری فراتر از تجارت خارجی و نیز در نظر گرفتن پیش شرط ها توجه کنند.
تجزیه عوامل موثر بر تغییرات مصرف انرژی در زیربخش های صنعتی ایران: مقایسه روش های لاسپیرز و دیویژیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش چشمگیر درمصرف انرژی، آگاهی از عوامل تاثیر گذار بر آن می تواند در سیاست گذاری های مربوط به صرفه جویی در مصرف انرژی و استفاده کارا از آن مفید باشد. تحلیل تجزیه شاخص (IDA)، روش مناسبی برای تفکیک عوامل موثر بر تغییرات مصرف انرژی به شمار می رود.بر همین اساس در مطالعه حاضر با بکارگیری دو روش کلی تحلیل تجزیه شاخص لاسپیرز و دیویژیا، تغییرات مصرف انرژی طی دوره زمانی 1391-1379 در زیربخش های صنعتی ایران به سه جزء اثر فعالیت، اثر ساختاری و اثر شدت انرژی تجزیه شده است. مقایسه روش های تحلیل تجزیه شاخص نشان می دهد که نتایج تجزیه عوامل موثر بر تغییرات مصرف انرژی در روش های شاخص دیویژیای میانگین لگاریتمی(LMDI)، شاخص دیویژیای میانگین حسابی(AMDI) و شاخص تعمیم یافته فیشر (GFI) تقریبا یکسان بوده و تجزیه را بدون هیچ عامل باقیمانده ای انجام می دهند. در حالی که نتایج تجزیه شاخص لاسپیرز با مقادیر حقیقی تفاوت قابل ملاحظه ای دارد و منجر به ایجاد عامل باقیمانده می شود. همچنین نتایج حاصله حاکی از آن است که در هر چهار روش مزبور، عامل اصلی افزایش مصرف انرژی، تغییرات اثر فعالیت و در نقطه مقابل، مهمترین عامل کاهش مصرف انرژی، تغییرات اثر شدت انرژی است و تغییرات اثر ساختاری سهم ناچیزی در تغییرات مصرف انرژی داشته است.
تاثیر تحریم های بین المللی بر صادرات زیربخش های صنعتی ایران
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۹
55 - 68
حوزه های تخصصی:
تجارت خارجی از دیرباز ابزاری برای دستیابی به محصولات با کمترین هزینه ممکن بوده و در راستای اهداف رفاهی حکومت ها قرار داشته است. در این میان، تحریم ها به دلیل ایجاد انحراف در روند طبیعی مبادلات اقتصادی بین المللی، کشور تحت تحریم را از منافع تجارت خارجی محروم می سازند. ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره تحت تحریم های مختلف قرار داشته است. بخش صنعت کشور یکی از مهم ترین بخش های اقتصادی است که صادرات آن، سهم عمده ای از صادرات غیر نفتی را به خود اختصاص می دهد. این بخش خود متشکل از زیر بخش های مختلفی است که بررسی میزان اثر پذیری صادرات هر یک از آن ها از تحریم ها، به منظور برنامه ریزی در جهت مقاوم سازی اقتصاد کشور ضروری به نظر می رسد. برای همین منظور، مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه تأثیر تحریم های مختلف بر صادرات کالاهای صنعتی ایران در 22 زیر بخش صنعتی (در سطح کدهای دو رقمی ISIC) طی دوره زمانی 1394- 1379 می پردازد. نتایج حاصله نشان می دهد که هر یک از زیربخش های مختلف صنعتی به میزان های متفاوتی از تحریم های مختلف متاثر شده اند و در خصوص برخی از زیربخش های صنعتی نیز، تاثیر تحریم ها معنی دار نبوده است.
کاربرد منطق فازی در تعیین ساختار بازار زیربخش های صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اقتصادی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
563 - 592
حوزه های تخصصی:
ساختار بازار یکی از مهم ترین ویژگی های هر صنعت برای تحلیل وضعیت آن به شمار می رود. برای بررسی ساختار بازار شاخص های مختلفی همچون تمرکز، صرفه های مقیاس، ورود بنگاه ها، و تفاوت کالا وجود دارد. اما، اغلب مطالعات انجام شده در این زمینه از یکی از این شاخص ها (معمولاً تمرکز) به منظور تعیین ساختار بازار استفاده می کنند. در این مطالعه، با استفاده از روش شناسی منطق فازی، یک شاخص جامع ساختار بازار از ترکیب سه متغیرِ تمرکز، صرفه های مقیاس و تعداد ورود بنگاه ها به صنعت ساخته می شود و با استفاده از آن به بررسی ساختار بازار زیربخش های صنعتی ایران در سطح کُدهای چهاررقمی ISIC در سال 1386 پرداخته می شود. نتایج حاکی از پایین بودن میزان شاخص جامع محاسبه شده برای تعیین ساختار بازار در اکثر زیربخش های صنعتی ایران است؛ به طوری که 63 صنعت دارای شاخص ساختار بازار کمتر از 22 / 0 هستند؛ عمده دلیل آن کم بودن صرفه های مقیاس در صنایع مذکور است. همچنین، رتبه بندی زیربخش های صنعتی مذکور، بر اساس میزان رقابتی بودن، نشان می دهد که صنایع تولید آجر با شاخص ساختار بازار 037 / 0 به عنوان رقابتی ترین صنعت و صنایع تولید جواهرات و کالاهای وابسته با شاخص ساختار بازار 781 / 0 انحصاری ترین صنعت است.