مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
بخش مرکزی
حوزه های تخصصی:
شهرها بعد از انقلاب روند شتابان شهرنشینی را تجربه و بیشتر از ظرفیت خود جمعیت می پذیرفتند که مبین بسیاری از مشکلات شهری شد. براین اساس بسیاری از متخصصین شهری برآن شدند که راه حل های کارآمدی برای جلوگیری از آسیب به محیط زیست ارائه دهند، از این باب نظریات و دیدگاه های فراوان در این زمینه مطرح شد که از جمله آن ها زیست-پذیری از مکتب توسعه پایدار بود. رویکرد زیست پذیری به دنبال زیست پذیر کردن هرچه بیشتر فضاهای شهری برای جمعیت ساکن در آن است. هدف تحقیق حاضر ارزیابی زیست پذیری در بخش مرکزی کلانشهر تبریز است. در این راستا برای جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه- میدانی بهره گرفته شده است. در این تحقیق 37 شاخص در قالب پنج مولفه (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی) جهت تبیین زیست پذیری بخش مرکزی مورد استفاده شده است که جهت بررسی رابطه و اثرات و استخراج عامل ها از نرم افزار MICMAC و جهت تعیین وضعیت های محتمل آینده زیست پذیری این عامل ها در قالب گمانه ها از سناریو ویزارد استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که از 37 شاخص مورد بررسی 10 شاخص (سرمایه گذاری، سازگاری کاربری، امنیت، درآمد، کیفیت فضای سبز، کیفیت ابنیه، الودگی، حمل و نقل عمومی، میزان جرائم و کیفیت روابط همسایگی) به عنوان کلیدی ترین شاخص ها شناخته شده اند. وضعیت های پیش روی زیست پذیری بخش مرکزی تبریز بیانگر 4 سناریو قوی، 679 سناریو ضعیف و 31 سناریو محتمل بوده است. در میان سناریوهای محتمل: تنهای یک سناریو در وضعیت مطلوب قرار داشته است که ضریب آن 0.9 درصد بوده است.
تبیین تحولات کاربری اراضی بخش مرکزی شهرستان رشت در دو دهه اخیر(مطالعه موردی: دهستان پیر بازار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان تغییرات کاربری اراضی دهستان پیربازار در دو دهه اخیر می باشد. روش تحقیق پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد و به دو روش کتابخانه ای و میدانی مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش مطالعات کتابخانه ای اطلاعات سرشماری کشاورزی دهستان پیربازار از توابع بخش مرکزی شهرستان رشت از سازمان برنامه و بودجه استان اخذ گردید.در راستای اهداف تحقیق با استفاده از ابزار پرسشنامه از مدیران محلی دهستان پیربازار اطلاعات مورد نظر گردآوری شد و در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش نمونه گیری در پژوهش حاضر به روش تمام سرشماری و حجم نمونه 18 نفر می باشد. همچنین از اطلاعات تصاویر ماهواره ای لندست 7 و 8 در سالهای 2000 ،2010 ،2017 در نرم افزار GIS استفاده شده است. طبق یافته ها در دهستان پیربازار 1127 هکتار زمین کشاورزی تغییر کاربری یافته است در نتیجه بالاتر بودن ضریب همبستگی عامل های فاصله و دسترسی به شهر و درهم تنیدگی و ادغام شدگی روستاها (69/0=r، 000/0= P) را می توان مهمترین عامل تاثیرگذار و به نوعی الگوی تغییرات کاربری اراضی دهستان پیربازار دانست. همچنین نتایج بدست آمده از تصاویر ماهواره ای دو دهه اخیر نشان داد که کاربری مسکونی-تجاری-صنعتی جمعا 7/15 درصد و زمین های بایر 9/9 درصد تغییر کاربری داشته و افزایش یافته است از سوی دیگر پوشش گیاهی کم تراکم محدوده مورد مطالعه 6/4 درصد و کاربری زمین های زراعی 9/20 درصد کاهش مساحت داشته است.
تبیین تحولات کاربری اراضی روستاهای بخش مرکزی شهرستان رشت در دو دهه اخیر (1375-1395)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان تغییرات کاربری اراضی بخش مرکزی شهرستان رشت در دو دهه اخیر می باشد. مقاله حاضر با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و برگرفته از اطلاعات تصاویر ماهواره ای لندست7 و8 سالهای 2017، 2010, 2000 و همچنین اطلاعات سرشماری کشاورزی بخش مرکزی تدوین گردیده است. روش انجام کار توصیفی- تحلیلی بوده و طبق نتایج 6906 هکتار از اراضی زراعی روستاهای این بخش در دو دهه اخیر به کاربری های مسکونی، تجاری، خدماتی تغییر یافته و ﻋﻤﺪه ﺗﺮیﻦ ﺗﻐییﺮات ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ گسترش شهر رشت و ورود کارکردهای مختلف شهری به روستاهای پیرامون و ساخت و ساز در اراﺿی کﺸﺎورزی آﻧﻬﺎ بوده است. این تغییرات با موقعیت جغرافیایی روستا، فاصله از شهر رشت و نوع کارکرد روستا ارتباط مستقیم دارد. همچنین کاربری مسکونی محدوده مطالعاتی 15/14درصد و زمین های بایر 47/1 درصد افزایش داشته و پوشش گیاهی کم تراکم 55/1 درصد و کاربری زمین های زراعی با 61/14 درصد کاهش مساحت مواجه بوده است.
ارزیابی مدیریت نوین روستایی مبتنی بر دیدگاه توسعه پایدار (مورد مطالعه: روستاهای بخش مرکزی شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه روستا یا هر نظام سکونتگاهی دیگری در مقایسه با گذشته پیوند گسترده تری با مفهوم مدیریت یافته است. در حال حاضر همه محققان و صاحبنظران مدیریت را به عنوان عاملی تأثیرگذار در توسعه می دانند که نه تنها قادر است روند توسعه را تسریع بخشد، بلکه شاید بتوان گفت: تنها عامل برای دستیابی به توسعه پایدار می باشد. مدیران روستایی یکی از ارکان مهم و اساسی توسعه روستایی به شمار می روند که در ادوار مختلف تاریخ با وظایف و عناوین متفاوتی نظیر؛ دهبان، کدخدا، و ... اداره امور روستایی را برعهده داشته اند. در حال حاضر مدیریت روستاهای کشور بر عهده دو نهاد شورای اسلامی و دهیاری می باشد. در این میان دهیاری ها به عنوان بازوی اجرایی و عامل اصلی توسعه روستایی محسوب می شوند. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی اثرات مدیریت نوین روستایی بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی توسعه پایدار از دیدگاه روستاییان و مدیران روستایی در بخش مرکزی شهرستان سمیرم است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها و اطلاعات در آن از طریق منابع کتابخانه ای و میدانی فراهم شده است. ابزار مورد استفاده پرسشنامه و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان ابعاد چهارگانه ی مورد بررسی، مدیریت نوین روستایی در بعد زیست محیطی و تنها بر شاخص عملکرد مدیران در تأمین آب آشامیدنی سالم و بهداشتی تا حدودی موفق بوده است اما در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مدیریت نوین روستایی تاکنون نتوانسته است اثرگذاری مثبت قابل توجهی داشته باشد.
رتبه بندی رضایتمندی از مسکن روستایی با استفاده از تکنیک ویکور (موردمطالعه: بخش مرکزی شهرستان تایباد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۶
668 - 686
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت مسکن روستایی، شناسایی عوامل مؤثر در میزان رضایتمندی و نارضایتی سکونتی ساکنان، می تواند در جهت تحلیل وضع موجود سکونتی، تصمیمات آینده به منظور ارتقای سطح کیفی محدوده های سکونتی افراد و جلوگیری از تکرار نواقص در سایر مکان ها مؤثر واقع گردد. روش تحقیق حاضر به صورت توصیفی تحلیلی است و حجم نمونه ی تصادفی به نسبت اندازه ی خانوار در ۱۶ روستای بخش مرکزی تایباد (روستاهای دریافت کننده ی تسهیلات بهسازی مسکن، ۵۰۷۶ خانوار)، ۱۸۰ خانوار برآورد گردید. در این پژوهش مؤلفه ی رضایتمندی ساکنان روستایی از مسکن بر اساس ۶ شاخص بهداشتی، اقتصادی، تأسیسات و اجزای درونی مسکن، کالبدی، رفاهی، ایمنی از شاخص های تعیین شده ی مربوط به مسکن روستایی و در قالب ۲۳ گویه سنجیده شد. در فرآیند کار پس از محاسبه ی اهمیت نسبی، درجه ی ارجحیت هر شاخص با استفاده از تکنیک ahp، به دست آمد، سپس با استفاده از مدل ویکور رتبه بندی نقاط روستایی انجام شد. نتایج بیانگر آن است که روستای اسدآباد با رتبه (۱) و سطح رضایت خیلی زیاد (۰)، در بالاترین رتبه و روستای دوغارون با رتبه (۱۶) و سطح رضایت خیلی کم (۶۲۸/۰) در پایین ترین رتبه قرار دارد. درواقع از ۱۶ روستا، ۴ روستا در سطح رضایتمندی (خیلی زیاد)، ۴ روستا (زیاد)، ۱ روستا (متوسط)، ۲ روستا (کم) و ۵ روستا (خیلی کم) را به دست آورده اند. به طورکلی، مسکن نیمی از روستاها در وضعیت مناسب و نیمی دیگر در وضعیت نامناسب و میزان رضایت کم قرار گرفتند.
تحلیل فضایی پایداری محیط زیستی در بخش مرکزی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش بررسی وضعیت پایداری محیط زیستی در بخش مرکزی شهر اردبیل به منظور هدایت برنامه ریزی و مدیریت شهری در جهت ارتقاء پایداری است. داده های مورد تحلیل از منابع اسنادی و همچنین از پیمایش صورت گرفته بر روی نمونه آماری شهروندان ساکن به دست آمده اند. با توجه به مختصات نقاط برداشت، از داده های پیمایشی یک لایه شیپ نقطه ای فایل فراهم آمده و شیپ فایل های اسنادی نیز با نقاط یادشده انطباق یافته و در مجموع یک لایه واحد نقطه ای را تشکیل داده اند که مبنای تحلیل ها قرار گرفته است. تحلیل ها با استفاده از پارامترهای آمار توصیفی بر روی جدول مربوط به نقش ه تولید شده با امکانات درون یابی سیستم اطلاعات جغرافیایی صورت گرفته است. یافته ها دلالت بر این دارندکه محدوده مطالعاتی در سطح متوسط و نزدیک به پایین از پایداری محیط زیستی قرار گرفته است. میانگین ارقام مجموع 19 شاخص پایداری مورد بررسی 2/48 بوده که پایین تر از رقم متوسط (3) است. تنها وجه مثبت از پایداری، میانگین طول سفرهای شهری است. رقم مربوط به 18 شاخص دیگر سطح پایینی از پایداری را نشان می دهند. به لحاظ فضایی گرچه نابرابری حادی مشهود نیست اما در هسته های مرکزی محدوده، سطح پایداری پایین تر و در حواشی شمال غربی و جنوب بالاتر است. به عنوان نتیجه گیری باید گفت که ارتقاء سطح پایداری از سویی مستلزم ایجاد و درونی سازی فرهنگ مربوط است که بایستی با آموزش و آگاهی بخشی حاصل گردد و از سوی دیگر مرهون تجدید نظر در مقررات ساختمانی و شهرسازی با محور قرار دادن پایداری محیط زیستی و توسعه فضای سبزاست. شماره ی مقاله: 2
بررسی و سنجش کیفیت زندگی در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه
کیفیت زندگی مفهومی است که برای ترسیم توسعه رفاه جامعه بکار می رود. به طور خیلی ساده، می توان گفت که کیفیت زندگی منعکس کننده شرایط زندگی و رفاه افراد است. کیفیت زندگی دارای ابعاد ذهنی و عینی بوده و چگونگی برآورده شدن نیازهای انسانی و هم چنین معیاری برای ادراک رضایت و عدم رضایت افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگی است. این شاخص در نواحی روستایی هم به عنوان یکی از فضاهای سکونتی- دارای اهمیت است.
هدف اصلی این تحقیق بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی در نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و داده ها و اطلاعات مورد نیاز بیشتر از طریق پرسش نامه جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته است.
یافته ها حاکی از آن است که از بین هفت معیار اصلی بررسی شده مرتبط با کیفیت زندگی، سه معیار کیفیت زیر ساخت ها، کیفیت اشتغال و درآمد و کیفیت سلامت و امنیت در سطح بالای رضایتمندی ساکنین قرار دارد و در مقابل چهار معیار کیفیت گذران اوقات فراغت، کیفیت محیطی، کیفیت سکونتگاه ها و کیفیت آموزش پایین تر از حد متوسط گویه ها ارزیابی شده است.
تحلیل میزان توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی و عوامل مؤثر بر آن (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
طبق شواهد و تجربیات، به حق و وظیفه توسعه فضاهای روستایی به تناسب سهم و جایگاه و کارکرد آن ها در اقتصاد ملی کم توجهی شده و به دلیل بی مهری به نقش عوامل جغرافیایی (محیط طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و...) در شکل پذیری و ترتیب فضایی و توسعه سکونتگاه های روستایی، علیرغم تلاش های انجام شده در کشور به ویژه پس از انقلاب، هنوز ناپایداری و توسعه نیافتگی در عرصه های روستایی ایران نمایان است. از این رو پژوهش حاضر در پی بررسی میزان توسعه یافتگی سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی شهرستان ایرانشهر و نقش برخی عوامل جغرافیایی در آن، از دیدگاه ساکنان محلی است. عوامل مورد بررسی دربرگیرنده عوامل محیط طبیعی، فضایی، اجتماعی و اقتصادی است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری کلیه سکونتگاه های روستایی بخش مرکزی ایرانشهر هستند. در این بین 19 روستا و 294 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. داده های بدست آمده به کمک روش های آماری در محیط نرم افزار SPSS مورد پردازش و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نمایان گر پایین بودن میزان توسعه یافتگی روستایی در بخش مرکزی ایرانشهر یعنی زیر حد متوسط نظری (با درجه میانگین 43/2) است و بیشتر عوامل (به غیر از مخاطرات طبیعی، بعد خانوار و نرخ اشتغال) دارای ارتباط منطقی و معناداری با توسعه یافتگی روستایی می باشند. در این میان تأثیر عوامل مکانی- فضایی و پس از آن عوامل اجتماعی پررنگ تر است. از این رو توسعه سکونتگاه های روستایی در محدوده مورد مطالعه نیازمند بازنگری اساسی در سیاستگذاری ها و برنامه های توسعه روستایی و داشتن نگاه خاص به نقش برخی عوامل جغرافیایی در روند توسعه سکونتگاه های روستایی است.
شناسایی نیروهای پیشران اثرگذار بر تحقق زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تا پیش از این هرگز بشر تا این میزان با انباشتی از بحران های متعدد در شهرها مواجه نبوده است. از این رو توجه ویژه به شهرها به طور عام و مفهوم زیست پذیری شهری به طور خاص در جهان و ایران لازم به نظر می رسد. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نیروهای پیشران اثرگذار بر زیست پذیری شهری تدوین شده است.روش شناسی تحقیق: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش، ترکیبی است. جهت گرداوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه متخصصین) بهره گرفته شده است. در رابطه با شناسایی پیشران های تاثیرگذار ، 20 نفر از متخصص در زیست پذیری شهری به عنوان نمونه انتخاب شدند. شاخص های مورد بررسی در این تحقیق شش بعد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، خدماتی و زیرساختی، مدیریت شهری و تاریخی در قالب 24 متغیر مورد بررسی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تاثیر متقابل در نرم افزار Micmac انجام شده است.قلمرو جغرافیایی پژوهش: در این تحقیق بخش مرکزی شهر بجنورد، مرکز استان خراسان شمالی به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شده است.یافته ها: بر اساس بررسی های پژوهش، متغیرهای امکانات حمل و نقل، دسترسی مطلوب، نشانه ها و نمادهای تاریخی، درآمد مکفی ساکنان، حفظ نشانه ها و نمادهای تاریخی، مدیریت بافت های فرسوده و تنوع فرصت های شغلی دارای بیشترین تاثیرگذاری و کمترین وابستگی هستند. از این رو مورد توجه قرار دادن پیشران های زیست پذیری و مطالعه و بررسی های تکمیلی در این مهم ، نقش به سزایی در بهبود و ارتقای زیست پذیری شهری در وضع حاضر شهر و بهبود عملکرد و شرایط زیست بخش مرکزی شهر بجنورد نه تنها در زمان حاضر بلکه در آینده نیز خواهد داشت. نتایج: با توجه به نتایج بدست آمده در زمینه پیشران های زیست پذیری بخش مرکزی شهر بجنورد، سرمایه گذاری و مطالعه و تحقیق در امکانات حمل و نقل عمومی و بهبود عملکرد پیاده راه های شهری می تواند نقش بسزایی در ارتقای زیست پذیری این بخش داشته باشد.
بررسی و مطالعه سفال های اشکانی شهرستان هرسین، بخش مرکزی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵
69 - 87
حوزه های تخصصی:
شهرستان هرسین یکی از مناطق زاگرس مرکزی است که دارای شرایط جغرافیایی و زیست محیطی مناسب مانند کوه ها، دره ها و منابع آبی فراوان برای تشکیل استقرار است. شواهد و یافته های باستان شناسی نشان می دهند که در دوره اشکانی، این منطقه مسکونی بوده است. در پژوهش پیش رو، این منطقه به دقت مورد مطالعه قرار گرفت و تعداد ۳۰ محوطه شاخص اشکانی با سفال ها و داده های شاخص معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع، تعداد ۳۵۰ قطعه سفال نمونه برداری شد که ۲۵۰ قطعه مربوط به دوره اشکانی و مابقی مربوط به ادوار پیشین و پسین بودند. در این مقاله، اطلاعات موجود پیرامون سفالینه های اشکانی منطقه ارائه شده و سپس، از طریق مطالعات مقایسه ای و گونه شناسی سفال ها، مشخص شد که داده های فرهنگی منطقه با نمونه سفال های هم زمان کدام مناطق زاگرس مرکزی شباهت دارند. ملاک شناسایی و طبقه بندی سفال ها، طبقه بندی ارائه شده برای سفال اشکانی طبق نظر ارنی هرینک است. بر طبق مطالعات انجام شده، سفال های اشکانی زاگرس مرکزی شامل گونه هایی خاص هستند که در اکثر محوطه های اشکانی منطقه شناسایی شده اند. مطالعه سفال اشکانی منطقه، نشان از همگونی سنت سفال گری منطقه با بسیاری از مناطق زاگرس مرکزی دارد که ارتباط فرهنگی و تجاری را می توان حاصل این همگونی دانست. منطقه هرسین نیز از این رویه جدا نبوده و سفال های آن با اکثر نقاط زاگرس مرکزی مشابه بودند. گونه های سفالی شاخص منطقه در دوره اشکانی را می توان در چهار گروه ساده، جلینگی، منقوش و لعاب دار طبقه بندی نمود.
تحلیل عوامل اقتصادی، اجتماعی و کالبدی مؤثر بر بازآفرینی شهری، مورد پژوهش: محلات بافت مرکزی شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیش تر ش هرهای ق دیمی ای ران، بافت های دارای ارزش ت اریخی به وفور دی ده می شوند ک ه ب ا ویژگی های مختلف ی نظی ر ریزدانگ ی، مش کلات دسترس ی و ناپای داری ش ناخته می شوند ب ا در نظر گرفتن مش کلاتی از قبیل رش د منف ی جمعی ت، نداش تن دسترسی های درون محله ای لازم، گس ترش روزاف زون فض اهای مخروبه و متروکه، نداشتن تس هیلات موردنیاز، بای د حرک ت در راس تای رف ع ای ن مش کلات ص ورت گیرد. این پ ژوهش با هدف تحلیل عوامل مؤثر مانند اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر بازآفرینی محلات بافت مرکزی شهر کاشان (شامل هفت محله) انجام و روش پژوهش توص یفی، تحلیلی و اطلاعات مورد نظر به صورت پیمایشی جمع آوری شد، جامعه آماری تحقیق ساکنین محلات مرکزی شهر کاشان یه تعداد حدود 44 هزار نفر بود. حجم نمونه تحقیق با استفاده از فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد گردید. برای تحلیل داده های تحقیق از نرم افزار SPSS و AMOS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که دسترسی به خدمات و امکانات، هویت و سرمایه اجتماعی و مالکیت مسکن و درآمد از عوامل مؤثر بر بازآفرینی بافت های فرسوده بود و در محله های سلطان میراحمد و درب اصفهان که از امتیازات نامبرده برخوردار بودند، ساکنان تمایل بیش تری به بازآفرینی بافت های فرسوده دارند.