پیشنهاد الگویی برای حل دشواری های معنایی ابیات بحث برانگیز غزل حافظ با تمرکز بر مقولل ارتباط های واژگانی
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
137 - 168
حوزههای تخصصی:
آگاهی بر ظرافت های شعر حافظ به دلیل جایگاه ویژه این شاعر در میان ایرانیان، در طول تاریخ مطالعات ادبی همواره امری خطیر و شایان توجه بوده است. ازهمین رو تک تک غزل ها و یک یک ابیات شعر او، محل توجه و بحث صاحب نظران است. در این میان ابیاتی هم بوده که به دلیل دشواری معنا و تفسیر، موضع اختلاف میان شارحان بوده است. برای حل این مناقشات شارحان راه های مختلفی پیش گرفته اند؛ اما درنهایت بسیاری از این اختلافات حل ناشده باقی مانده است. درهمین راستا در این پژوهش که به شیوه تحلیلی-توصیفی انجام پذیرفته، تلاش شده است تا با تمرکز بر انواع ارتباط های موجود میان واژگان غزل حافظ، روشی برای حل مناقشه ابیات دارای دشواری معنایی پیشنهاد شود. در این مسیر از سه نظریه شناخته شده انسجام لغوی هالیدی و حسن، الگوی خوانش نشانه شناسانه شعر ریفاتر، و مقوله تقابل های دوگانه در نشانه شناسی ساختارگرا بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد تمرکز بر انواع ارتباط های واژگانی اعم از ترادف، تناسب، شمول معنایی، اشتراک مجازی، تضاد، و تقابل نقش به سزایی در تشخیص معنابُن های اصلی حاکم بر غزل دارد و خواننده حرفه ای حافظ می تواند ازطریق تشخیص و استخراج این معنابُن ها، ابهامات معنایی موجود در غزل را مرتفع سازد. برای سنجش میزان کاربردی بودن، دو بیت بحث برانگیز «ای دل، شباب رفت و نچیدی گلی ز عیش ...» و «هرکه چون لاله کاسه گردان شد ...» در سایه الگوی یادشده مورد خوانش قرار گرفت که نتیجه امر از کارآمدی این الگو در فهم معانی نهفته و حل معضلات معنایی شعر حافظ حکایت داشت.