مطالب مرتبط با کلیدواژه

مشکلات رفتاری فرزندان


۱.

تبیین روابط علّی بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری کودکان بر اساس نقش میانجی گر سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفات شخصیتی مادران مشکلات رفتاری فرزندان سبک های فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۹
زمینه و هدف: شخصیت و شیوه تعامل والدین با کودک، از عوامل مهم در آسیب شناسی و پیشگیری زودرس مشکلات رفتاری کودکان به شمار می روند. این پژوهش با هدف تبیین روابط علّی بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری فرزندان براساس نقش میانجیگر سبک های فرزندپروری انجام شد. روش : روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با شیوه مدل یابی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران و کودکان 8 الی 12 سال آنان بود که ساکن مناطق 1-3 شهر تهران در سال 1400-1401 بودند که 267 مادر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه صفات شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1997)، سبک فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991) و سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ و رسکولار، 2001) بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و AMOS با استفاده از روش روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده مدل ساختاری مفروض با داده ها برازش مناسب دارد؛ ضریب مسیر کل بین توافق پذیری (0/032=p، 0/145-=β)، گشودگی (0/019=p، 151/0-=β)، وظیفه شناسی شخصیت مادران (0/001=p، 0/380-=β) و روان رنجورخویی مادران(0/001=p، 0/387=β) با مشکلات رفتاری فرزندان معنادار بود. ضریب همبستگی چندگانه برای متغیر مشکلات رفتاری فرزندان 0/57 به دست آمد. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نقش میانجی سبک های فرزندپروری در رابطه بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری فرزندان را تأیید کرد. مشکلات رفتاری کودکان می تواند پیامد تعامل صفات شخصیت و سبک های فرزندپروری باشد.
۲.

رابطه منابع خانوار با مشکلات رفتاری فرزندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: مدل رگرسیون دووجهی مشکلات رفتاری فرزندان منابع خانوار منابع اقتصادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۷۳
مقدمه: مشکلات رفتاری در میان کودکان به عنوان تغییرات جدّی منفی در نحوه رفتار و کنترل احساسات کودکان توصیف می شود و باعث پریشانی اطرافیان می شود. این امر، منجر به عدم سازش و انطباق با محیط و بروز انحرافات گوناگون در ابعاد مختلف برای کودک می شود. لذا هدف پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل مشکلات رفتاری فرزندان با تاکید بر آثار منابع خانواده به ویژه عوامل اقتصادی است. روش: روش پژوهش میدانی بوده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل خانوارهایی است که حداقل یک فرزند در سن مدرسه داشته و محدودیت جغرافیایی ندارند. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش رگرسیون دو وجهی و مدل رگرسیونی پروبیت استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر این است که با فرض ثبات سایر شرایط، ناتنی بودن پدر یا عدم در دسترس بودن پدر بیولوژیکی در 4 سالگی کودک، احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 165/0 واحد افزایش می دهد. همچنین اشتغال به کار تمام وقت مادر در 8 سالگی کودک احتمال بروز مشکل رفتاری در فرزند را 003/0واحد افزایش می دهد. بحث: مهیا نمودن شرایط به منظور احساس نشدن عدم وجود پدر بیولوژیک از سوی فرزند، عدم اشتغال به کار مادر، فراهم نمودن خانه شخصی برای فرزندان تا 8 سالگی آنان در صورت امکان، رعایت تعادل در خواسته های کودک و برآورده کردن آن ها تا حد امکان، صرف زمان بیشتر پدر و مادر با فرزندان در قالب بازی، سفر تفریحی و پیگیری وضعیت تحصیلی فرزندان از موارد مهمی هستند که می توانند احتمال بروز مشکلات رفتاری در کودکان را کاهش دهند.