مطالب مرتبط با کلیدواژه

امیرالمؤمنین علی


۱.

دلایل پیشنهاد عبد الله بن عباس از سوی امیرالمؤمنین (ع) به عنوان حَکَم در واقعۀ حکمیت (با تأکید بر نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امیرالمؤمنین علی عبد الله بن عباس واقعه حکمیت انتخاب حَکَم نهج البلاغه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۸۴
یکی از مهمترین وقایع دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع) واقعه حکمیت می باشد که در مقطع پایانی جنگ صفین مطرح شد و مدتی پس از آن به وقوع پیوست. شایسته است این واقعه با توجه به مؤلفه های مختلف تاریخی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد بررسی شخصیتهای تأثیر گذار از میان یاران آن حضرت از مهمترین آن مؤلفه ها می باشد. یکی از آن شخصیتها «عبد الله بن عباس» است. از جمله نکات قابل توجه درباره وی آنست که او در مرحله انتخاب حَکَمین، گزینه پیشنهادی امیرالمؤمنین (ع) به عنوان حَکَم (داور) می باشد. سؤال اصلی این مقاله، چرایی انتخاب این شخصیت از جانب آن حضرت می باشد. پاسخ به این سؤال با وجود برخی از ویژگیهایی که در نوع نگاه عبد الله بن عباس به حکومت داری امیرالمؤمنین × و برخی از اختلاف نظرهای وی با آن حضرت و همچنین شبهاتی مانند اتهام جانب داری امام و یا چگونگی جمع بین اعتماد امام و اخبار مربوط به خیانت او در بیت المال بصره در تحلیل واقعه حکمیت اهمیت ویژه ای دارد. این پژوهش با محوریت نهج البلاغه و با استفاده از منابع تاریخی به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. مدعای این پژوهش آنست که هیچ گونه جانب داری قبیلگی و مذموم در این انتخاب دخیل نبوده بلکه معیارهای منطقی و معقول در این گزینش نقش داشته است. ضمنا اخبار مربوط به بیت المال بصره بر فرض صحت، توجیه قابل قبولی دارد که خللی به درستی تصمیم امام وارد نمی کند. نتیجه این پژوهش آنست که با وجود برخی اختلاف نظرها بین ابن عباس و امیرالمؤمنین× با توجه به ویژگیهایی از قبیل بهره مندی وی از معارف قرآنی، جایگاه اجتماعی و قبیلگی، توانمندی در مناظره، صلابت و پایداری و امانتداری شایسته ترین فرد در میان یاران آن حضرت، عبد الله بن عباس بوده است.
۲.

نیروی انتظامی در سیره علوی؛ تشکیلات و وظایف

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شرطه شرطه الخمیس امیرالمؤمنین علی بصیرت خیرخواهی نیروی انتظامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۵۰
امنیت از ارکان جامعه است. مردم با برخورداری از نعمت امنیت زندگی خود را در آرامش سپری می کنند. نیروی انتظامی حافظ امنیت اجتماع و مردم است؛ با مفسدان مبارزه می کند و با برهم زنندگان امنیت جامعه می ستیزد. نیروی انتظامی در اسلام سابقه ای دیرینه دارد. هنگام جنگ ها جمعی به حفاظت از رسول خدا می پرداختند و از مراکز حساس پاسداری می کردند. نخستین نیروی انتظامی متشکل را امیرالمؤمنین با عنوان «شرطه الخمیس» ایجاد کرد. افراد بصیر و با صلابت و شجاع عضو شرطه الخمیس شدند. این نیروهای آماده در هر صحنه ای که نیاز بود، حضور می یافتند. در نبردها اولین گردان داوطلب بودند. هنگام یورش های محدود دشمن، به مبارزه با آنها می پرداختند. هنگام شورش مفسدان، به ستیزشان می رفتند. هنگام قضاوت حاضر می شدند و مجرمان را کیفر می کردند. وظیفه شناسایی نیروهای جاسوس دشمن را عهده دار بودند. در بازار هم برای مجازات متخلفان حضور می یافتند و در عین حال در صورتی که خود تخلفی می کردند، مورد بازخواست امیرمؤمنان قرار می گرفتند.