مطالب مرتبط با کلیدواژه

یوسف القرضاوی


۱.

سیر تحول ایدئولوژیک اخوان المسلمین مصر و چالش های پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۹
مقاله حاضر به بررسی مهم ترین تحولات ایدئولوژیک حزب اخوان المسلمین مصر در طول حیات سیاسی هفتادساله آن می پردازد. این تحول و انتقال ایدئولوژیک تحت تأثیر و در تعامل با محیط داخلی، منطقه ای و فضای بین المللی قرار داشته است. محقق برای درک چرایی و عمق تحولات ایدئولوژیک بالا، به بررسی نقاط عطف تاریخی و فکری که موجد این تحولات بوده اند، پرداخته و چنین دریافته است که اخوان المسلمین پس از بنیادگذاری حزب توسط البناء و ترسیم خطوط اصلی ایدئولوژیک دینی و سیاسی آن، دو تحول اساسی ایدئولوژیک را تاکنون تجربه کرده است: 1) ظهور سید قطب در دهه پنجاه میلادی و فراگیر شدن اندیشه رادیکالیسم اسلامی؛ 2) شکل گیری جریان اسلام گرای میانه رو و نوتفسیری دینی در دهه نود میلادی و تسلط عقیدتی آنان بر ساختار ایدئولوژیک حزب در دهه اول قرن بیست و یک که به اصلاحاتی در مرام نامه حزبی و پذیرش ایده تکثرگرایی سیاسی و ارزش های دموکراتیک به عنوان حقوق انسانی پذیرفته شده در اسلام منجر شد. همچنین محقق با توجه به ماهیت عقیدتی سیاسی مرام نامه حزب، به شناسایی و بررسی چالش هایی پرداخته است که حزب اخوان به عنوان حزبی اسلامی در مسند قدرت با آن مواجه خواهد شد؛ چالش هایی که نوع پاسخ گویی به آنها هم می تواند در تحول اسلام سیاسی مؤثر باشد و هم نقطه عطف اساسی دیگری در تاریخ ایدئولوژیک حزب به شمار آید.
۲.

مبانی اندیشه و کنش سیاسی یوسف القرضاوی در آینه تحولات سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسلام سیاسی بهار عربی سوریه نوگرایی فقهی اهل سنت یوسف القرضاوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۵۰
با عنایت به نقش محوری شیخ یوسف القرضاوی در تحولات پساانقلاب های عربی در سال 2011 و نیز جایگاه محوری وی در میان طرفداران اخوان المسلمین از یک سو، و نیز نحوه مواجهه وی با حکومت سوریه در این دوره زمانی، در این پژوهش برآنیم تا با استفاده از روش پژوهش مقایسه ای در مقام تحلیل و مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در مقام جمع آوری اطلاعات، به این پرسش پاسخ دهیم که چه نسبتی میان اندیشه اسلام سیاسی میانه رو که وی نماینده اصلی آن دانسته می شود با نوع کنش سیاسی او در قبال بحران سوریه وجود دارد؟ یافته این پژوهش حکایت از آن دارد که علی رغم مشی اعتدالی وی در دوره پیش از تحولات مذکور، نوع کنش سیاسی وی در قبال بحران سوریه از منظر مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و روش شناختی حاکم بر گفتمان اسلام گرایانه وی در تضاد قرار دارد و می توان چنین اذعان کرد که وی از چارچوبه های اصلی گفتمان اسلام سیاسی خود عدول کرده است.