مطالب مرتبط با کلیدواژه

کوهستان سبلان


۱.

ارزیابی توانمندی های توسعه گردشگری پایدار ژئومورفوسایت ها با استفاده از مدل کومانسکو و مدل پائوولووا (مطالعه موردی: مسیر توریستی سبلان تا گردنه حیران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم روش کومانسکو کوهستان سبلان گردنه حیران مدل پائوولوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۲۹
ژئوتوریسم ترکیبی از واژه زمین و توریسم است و به توریسمی گفته می شود که دارای جاذبه های زمین شناسی، مورفولوژیکی و فرهنگی است. هدف از این تحقیق ارزیابی میزان قابلیت و توانمندی های برخی از لندفرم های ژئومورفولوژیکی در ایجاد جاذبه های ژئوتوریستی ژئوسایت ها با استفاده از مدل کومانسکو و مدل رقابت پذیری پائوولووا می باشد. بر اساس بر اساس نتایج مدل های کومانسکو و پائولووا، پارک جنگلی فندقلو با میانگین 45/14 بیش ترین و آبشار سردابه با 85/11 کم ترین امتیاز را در بین لندفرم ها کسب کرده اند. ژئومورفوسایت های دریاچه سبلان، دریاچه نئور، گردنه حیران و پیست اسکی آلوارس به ترتیب رتبه های دوم تا پنجم قرار گرفته اند. امتیاز بالای پارک جنگلی فندقلو علاوه بر دارا بودن ارزش علمی و زیبا شناختی به خاطر وجود لندفرم های ژئومورفولوژیکی زیبا و کم نظیر حیات وحش و محیط زیست بکر آن است. نتایج حاصل از رقابت پذیری نشان داد که جنگل فندوقلو نسبت به سایر مناطق ژئوتوریستی قابلیت بیش تری برای توریست به مناطق مورد مطالعه دارا می باشد. نتیجه کلی تحقیق گویای پتانسیل بالای ارزش های ژئوسایت های مورد مطالعه است؛ اما به دلیل عدم وجود زیر ساخت های لازم مقوله ژئوتوریسم در این مناطق نیازمند برنامه ریزی های کلان در سطح منطقه ای و ملی است. در نهایت برای جذب گردشگران و شناساندن مناطق ژئوتوریستی طراحی سامانه آنلاین برای گردشگری مجازی پیشنهاد می گردد.
۲.

بازنگری در گاه نگاری و کاربری فضای دستکند مجموعۀ آباذر نیرِ استان اردبیل

کلیدواژه‌ها: کوهستان سبلان معماری دستکند آباذر نیر گاه نگاری کاربری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۸
منظر طبیعی فرهنگی کوهستان سبلان به دلیل شرایط اقلیمی و سنگ های قابل تراش، یکی از کانون های اصلی شکل گیری فضاهای دستکند در منطقه شمال غرب ایران است. در این منطقه فضاهای دستکند متنوعی در دوره های مختلف فرهنگی تراشیده شده که یکی از شناخته شده ترین آن، مجموعه دستکند-دست ساز «آباذر» نیر است. این مجموعه در مطالعات پیشین برخی از پژوهشگران، عموماً متعلق به دوره اشکانی با کاربری «مهرابه»؛ یا دوران اسلامی با کاربری «معابد- مقابر بودایی» درنظر گرفته شده است؛ با این حال داده های فرهنگی موجود در این مجموعه، با دلایل کافی و مستند باستان شناختی، فرضیه نیایشگاه مهری و بودایی را رد می کند. این پژوهش بنیادی ازنظر هدف، کیفی بوده و با روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به کمک مطالعات میدانی و اسناد - منابع کتابخانه ای انجام شده و به دنبال پاسخ به دو پرسش اساسی زیر است؛ 1- براساس یافته های سطحی باقی مانده، گاه نگاری فضای دستکند آباذر متعلق به چه دوره های فرهنگی است؟ 2- فضاهای دستکند (شماره 7) مجموعه آباذر نیر چه کارکردهایی داشته است؟ نتایج بیانگر آن است که فضای دستکند مورد بحث، همانند سایر فضاهای این محوطه، کارکرد معیشتی در دوران اسلامی داشته است. نتایج دیگر پژوهش مشخص کرد که مجموعه فضاهای محوطه آباذر عموماً متأثر از شرایط اقلیمی منطقه ایجاد شده و قابل مقایسه با سایر روستاهای دستکند - دست ساز دامنه کوهستان های سبلان و سهند است. فعالیت باستان شناختی اخیر این مجموعه می تواند در شناخت ماهیت کارکردی و گاه نگاری سایر فضاهای دستکند - دست ساز دامنه های کوهستان سبلان مفید و راهگشا باشد.
۳.

استخراج مساحت تحت پوشش برف کوهستان سبلان با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست به روش طبقه بندی شی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبقه بندی شی گرا مساحت پوشش برف شاخص های طیفی NDSI و NDSINW کوهستان سبلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۶
پوشش برف و یخ یک منبع حیاتی بوده و به تغییرات اقلیم بسیار حساس می باشد. اندازه گیری دقیق و منظم توزیع مکانی برف و یخ برای مدیریت منابع آبی ضروری می باشد. دراین پژوهش اقدام به استخراج سطح پوشش برف کوهستان سبلان با استفاده ازتصاویر ماهواره ای لندست ۵ برای سال ۲۰۰۰ و لندست ۸ برای سال ۲۰۲۰ با استفاده از طبقه بندی شی گرا و همچنین با استفاده از شاخص های طیفی NDSI و NDSINW شد. نتایج بررسی نقشه های طبقه بندی مستخرج از روش شی گرا نشان داد که مساحت تحت پوشش برف برای سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۲۰ به ترتیب ۲۵۰۰ و ۱۹۵۴ کیلومترمربع می باشد که ضریب کاپا و صحت کلی برای هر دو سال به ترتیب 99/0 و 99 درصد می باشد. سپس اقدام به استخراج مساحت تحت پوشش برف با استفاده از شاخص های طیفی NDSI و شاخص NDSINW شد. هر دو شاخص ذکر شده قادر به استخراج سطح پوشش برف با دقت نسبی مناسب در منطقه سرد و زمستانی هستند. ولی شاخص NDSI به دلیل اینکه تمایزی میان برف و آب قائل نمی شود مکن است نتایج متفاوتی در مناطقی با حضور عوارض آبی در ارتباط با استخراج مساحت تحت پوشش برف حاصل کند. درحالی که شاخص NDSINW با حذف پس زمینه عوارض آبی دقیق تر عمل می کند. در رابطه با تحقیق حاضر شاخص NDSI مقادیر مساحت تحت پوشش برف را ۲۶۱۰ و ۲۵۷۷ کیلومترمربع و شاخص NDSINW مقادیر ۲۵۷۷ و ۱۹۳۷ کیلومترمربع به ترتیب برای سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۲۰ استخراج کرده است که مساحت به دست آمده از شاخص NDSINW به مساحت استخراج شده به روش طبقه بندی شی گرا نزدیکتر می باشد.