مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظم چندقطبی


۱.

علل افزایش نقش روسیه در ژئوپلیتیک خاورمیانه پس از سال 2011

کلیدواژه‌ها: روسیه موازنه سازی چندوجهی/ چندبرداری نظم چندقطبی خاورمیانه و بازیگران غیر دولتی تدافعی و تهاجمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۳۸
طی بیش از یک دهه گذشته به ویژه پس از خیزش های مردمی در خاورمیانه در سال 2011، روسیه به عنوان قدرت فرامنطقه ای فعّال در خاورمیانه و شمال آفریقا ایفای نقش نموده است. اتّخاذ چنین نقشی و رویکردی به خصوص از دوره ریاست جمهوری پوتین در سیاست خارجی روسیه مورد توجّه قرار گرفت. مهم ترین حضور روسیه را به شکل عینی می توان در مسئله سوریه سال 2015 مشاهده کرد که طی آن مسکو نقش فعّالی را در تحوّلات غرب آسیا برعهده گرفت و تاکنون نیز این روند در منطقه ادامه داشته است. در پژوهش پیش رو سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با ابزار گردآوری کتابخانه ای و اینترنتی به این پرسش پاسخ داد که مهم ترین عوامل مؤثّر در افزایش نقش روسیه پس از تحوّلات 2011 در منطقه خاورمیانه در یک دهه اخیر کدم اند؟ در پاسخ به پرسش اصلی پژوهش این فرضیه مطرح می شود که افزایش نقش روسیه در قالب قدرت فرامنطقه ای و مداخله گر در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا درراستای ایجاد موازنه قوا با ویژگی چندوجهی - چندبرداری در ابعاد ساختار قدرت نظام بین المللی، ژئوپلیتیکی و امنیتی در خاورمیانه پس از وضعیت آشوب 2011 صورت پذیرفت که درصورت عدم حضور مسکو در بحران سوریه، توازن قدرت در ساختار نظام بین الملل و مؤلّفه های قدرت در سطح منطقه ای (منابع، متّحدان/ شرکا و قلمرو نفوذ) به شکل دومینووار به سمت غرب و آمریکا سوق می یافت؛ همچنین حضور پررنگ روسیه در خاورمیانه تحت تأثیر بسترها و محرّکه هایی امنیتی، سیاسی و اقتصادی موجود در منطقه و درراستای مقابله با یک جانبه گرایی و نظم آمریکایی به اجرا درآمده است؛ همان طور که توازن در حوزه های اقتصادی، تجاری، ژئوپلیتیکی و...، پیش نیاز مهمّی برای تداوم سیاست خارجی خاورمیانه ای فعّال مسکو در دهه های آتی در منطقه نیز هست.
۲.

دیگری سازی در سیاست «نگاه به شرقِ» جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظم چندقطبی دیگری سازی هویت نگاه به شرق ایران روسیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۴۴
 در عرصه  بین المللی مانند زندگی فردی و اجتماعی دولت ها تلاش دارند، از راه دیگری سازی، (مانند نظریه صلح دموکراتیک یا مفهوم قدرت هنجارمند اروپا) خود را از دیگران جدا سازند. این دیگری سازی، بخشی از فرایند هویت یابی است و بیشتر پایه نظری دارد. این پژوهش استدلال می کند چنین دیگری سازی در راهبرد نگاه به شرقِ جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه نیز وجود دارد. پرسش اصلی این پژوهش این است که: جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه چگونه با راهبرد نگاه به شرق تلاش دارند، خود را از دیگران جدا سازند؟ و نقطه مشترک یا تلاقی راهبرد نگاه به شرق آن ها چیست؟ در پاسخ به این دو پرسش این پژوهش استدلال می کند ایران و روسیه در چارچوب راهبرد نگاه به شرق با تأکید بر عناصری مانند: جغرافیا، فرهنگ، تمدن، ایدئولوژی و مانند آن تلاش دارند، خود را از دیگران (غرب) جدا سازند و نقطه مشترک این جداسازی، دشمنی با غرب (به ویژه ایالات متّحد) است. ویژگی های مشترک در راهبرد نگاه به شرق دو کشور مانند: هم پوشانی جغرافیایی، تأکید بر سنت گرایی و ارزش های سنتی (ضدجدید) و نظم چندقطبی پادهژمون این موضع مشترک را تقویت می کند. سرشت این پژوهش، کیفی بوده و نگارنده با رویکرد توصیفی- تحلیلی، فرضیه پژوهش را مورد آزمون قرار می دهد. داده های مورد نیاز برای تبیین مسئله نیز از راه مطالعات کتابخانه ای (مقاله ها، کتاب ها و منابع معتبر اینترنتی) گردآوری شده است.