مطالب مرتبط با کلیدواژه

اختلال وسواس اجباری


۱.

مقایسه کیفیت روابط صمیمانه و تجربه خشم میان فردی در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، اضطراب فراگیر و گروه بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشم صمیمیت اختلال اضطراب فراگیر اختلال وسواس اجباری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی اضطراب فراگیر
تعداد بازدید : ۱۵۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۳۱
هدف از این پژوهش مقایسه صمیمیت و تجربه خشم میان فردی در افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری، اضطراب فراگیر و گروه بهنجار بود. نمونه پژوهش شامل 90 نفر (30 نفر مبتلا به اختلال وسواس فکری – عملی، 30 نفر اختلال اضطراب فراگیر و 30 نفر گروه بهنجار) بود که به صورت در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های مقیاس چند بعدی خشم (MAI)، پرسشنامه کیفیت روابط (QRI) و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) را تکمیل کردند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد، در بعد کیفیت روابط میانگین نمرات آزمودنی ها تنها در زیر مقیاس حمایت اجتماعی با یکدیگر تفاوت معنادار داشت. میانگین حمایت اجتماعی در گروه مبتلا به اضطراب فراگیر با گروه بهنجار متفاوت بود. میانگین گروه مبتلا به اضطراب فراگیر در مقیاس کلی خشم بیشتر از گروه بهنجار بود. در زیر مقیاس انگیختگی هر دو گروه بالینی نمرات بیشتری از گروه بهنجار داشتند و تجربه درونی خشم نیز در افراد مبتلا به وسواس اجباری بیشتر بود. این نتایج برخی جنبه های مشابه دو اختلال را آشکار ساخته که می تواند در آسیب شناسی و درمان اختلال ها مفید باشد.
۲.

مطالعه پدیدارشناسانه تجربه هیجان خشم در افراد با اختلال وسواس اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی خشم نفرت اختلال وسواس اجباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۷ تعداد دانلود : ۵۳۵
آشفتگی هیجانی به عنوان یک ویژگی مرکزی آسیب شناسی در اختلال های گوناگون به ویژه اختلال وسواس اجباری مطرح است. خشم یکی از این هیجان های اصلی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و همین یافته های اندک نیز تناقض های متعدد و آشفتگی زیادی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربه زیسته خشم در این افراد صورت گرفت. این پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. شرکت کنندگان 29 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات نیز از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته، مصاحبه روایتی و تصویرسازی ذهنی صورت گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از اصول تحلیل تفسیری پدیدارشناختی استفاده شد. نتایج پژوهش شامل 7 مضمون بود. مضامین شامل کنترل گری، نفرت، کینه، درماندگی، هم آمیزی خشم – نفرت، ناراحتی و کنترل ناپذیری بودند. نتایج نشان می دهند تجربه هیجان خشم در اختلال وسواس اجباری دارای طیف گسترده ای است که می تواند نشانگر ناهمگونی این اختلال نیز باشد. از آن جا که دو مضمون اصلی مربوط به تجربه نفرت بود یافته ها بیانگر نقش کلیدی نفرت در این اختلال هستند. رابطه بین خشم و نفرت را نیز می توان دقیق تر در این اختلال مورد بررسی قرار داد. اما ارتباط هرکدام از مضامین با برخی از ویژگی های این اختلال می تواند مطالعات را به سمت تقسیم بندی دیگری برحسب کیفیت تجربه هیجانی نیز سوق دهد. به این معنی که تجربه های هیجانی بارز و اختصاصی در هر دسته می تواند دلالت بر آسیب شناسی متفاوت و در نتیجه رویکرد درمانی متفاوت برای درمان اختلال داشته باشد. علاوه بر این مقایسه معنای تجربه خشم و دیگر هیجان های اصلی با اختلال های اضطرابی و اختلال های طیف وسواس نیز می تواند در شناخت و متمایز سازی این اختلال از سایر اختلالات موثر باشد.
۳.

رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای پرخطر در میان بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری

کلیدواژه‌ها: طرحواره های ناسازگار اولیه رفتارهای پرخطر اختلال وسواس اجباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۲۵۹
طرحواره های ناسازگار اولیه می تواند دیدگاه افراد به مسائل و مشکلات و نحوه برخورد با اتفاقات زندگی را تبیین نماید و با توجه به ماهیت نهادینه شده این طرح واره ها در بروز بسیاری از رفتارهای در نوجوانی، جوانی و بزرگسالی نقش دارد بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و رفتارهای پرخطر در میان بیماران مبتلا به اختلال وسواس اجباری بود. روش پژوهش توصیفی همبتسگی به شیوه کاربردی بود که نمونه آماری مشتمل بر 90 بیمار بین 18 تا 50 سال با تشخیص اصلی OCD با استفاده از مصاحبه ساختاری بالینی DSM-IV-TR محور اول انتخاب شدند. همچنین به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه های طرحواره یانگ (SQ-SF) و مقیاس سنجش رفتارهای پرخطر(YBBSS) استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، ضریب همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون به کار رفت. بر اساس نتایج به دست آمده طرحواره های ناسازگار اولیه قادر است 32% از تغییرات در رفتارهای پرخطر را تبیین نماید و ضریب بتا به دست آمده نشان داد ابعاد طرد/بریدگی، محدودیت مختل و گوش بزنگی به ترتیب 0.21، 0.21 و 0.24 قادر به پیش بینی متغیر رفتارهای پرخطر هستند(Sig< 0.05). نتایج به دست آمده می تواند در بهبود کیفیت زندگی بیماران OCD کاربرد داشته باشد که به سایر محققان پیشنهاد می گردد در خصوص تاثیر پروتکل های مبتنی بر طرحواره درمانی بر بروز رفتارهای پرخطر و مکانیسم های دفاعی و ادراکی این بیماران تحقیقات بیشتری صورت دهند.