مطالب مرتبط با کلیدواژه

انواع معرفت


۱.

مبانی و اصول معرفت شناختی حاکم بر علوم انسانی از منظر قرآن

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مبانی معرفت شناختی اصول معرفت شناختی مبانی و اصول حاکم بر علوم انسانی ملاک صدق معرفت انواع معرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۲۳۰
امروزه ضرورت اسلامی سازی علوم انسانی، به عنوان پیش شرط اساسی پیشرفت جوامع اسلامی بر هیچ محققی پوشیده نیست. نوشتار حاضر در صدد است تا مبانی و اصول معرفت شناختی حاکم بر علوم انسانی را از دیدگاه قرآن بررسی نماید. برای این منظور چهار مبنای «امکان معرفت»، «انواع معرفت و ابزارهای آن»، «ملاک صدق و کذب معرفت» و «اعتبار معرفتی قضایای هنجارین و علوم دستوری» که وجوه اصلی افتراق دیدگاه توحیدی از دیدگاه های رقیب به حساب می آیند مورد بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق چنین است که در تبیین هر مبنا ابتدا انگاره ی غالب در دنیای غرب تشریح شده؛ سپس دیدگاه مکتب فلسفی اسلام تبیین گردیده و دیدگاه مقابل با رویکردی تطبیقی انتقادی و به روش فلسفی برهانی نقد و بررسی شده است؛ و در آخر به روش استنطاقی دیدگاه قرآن در خصوص آن مبنا تبیین شده است. نیز اصل برآمده از هر مبنا تقریر گردیده تا تأثیر کاربردی و عملیاتی آن مبنا در حوزه ی علوم انسانی تبیین شود. نتایج حاکی از آن است که از دیدگاه قرآن اولا تحقق معرفت قطعی و مطابق با نفس الامر ممکن است؛ ثانیا منابع و ابزارهای چهارگانه ی معرفت، یعنی حس و عقل و شهود و وحی همگی در حیطه ی ادراکی خود حجت و در عرصه ی علوم انسانی کار آمد هستند؛ ثالثا ملاک صدق و کذب معرفت مطابقت با واقع است و اکتفاء به معرفتی مادون معرفت قطعی مطابق با واقع جز در موارد عدم امکان جایز نیست و رابعا قضایای هنجاری و علوم دستوری عینا مانند قضایا و علوم توصیفی از اعتبار معرفتی برخوردارند و ملاک صحت آنها نیز مطابقت با نفس الامرشان است که عموم این نتایج در تضاد با پارادایم غالب در جهان غرب و نقطه ی مقابل آن است.
۲.

بررسی تطبیقی انواع شناخت و امتداد روش شناختی آن در اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انواع معرفت علم حضوری علم حصولی تصور تصدیق مفاهیم حقیقی مفاهیم اعتباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
این مقاله به بررسی تطبیقی انواع شناخت در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب و امتداد آن در روش شناسی دانش اقتصاد اسلامی و علم اقتصاد متعارف می پردازد. بنا به فرضیه مقاله، تفاوت انواع معرفت در فلسفه اسلامی و فلسفه غرب باعث تفاوت در روش شناسی دو دانش اقتصاد اسلامی و متعارف می شود. یافته های پژوهش که به روش تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که علم حضوری از ویژگی های فلسفه اسلامی است و در فلسفه غرب مطرح نشده است. علم حضوری همگانی و خاص، در نظریه پردازی و تبیین علمی کاربرد دارد؛ ولی روش استفاده از علم حضوری خاص و اعتبارسنجی نتایج آن، باید تدوین شود. علم حصولی به دو قسم تصور (شامل مفاهیم حقیقی و اعتباری) و تصدیق تقسیم می شود. اختلاف دیدگاه فلاسفه اسلامی و غرب درباره مفاهیم حقیقی کلی، منجر به اختلاف در روش نظریه پردازی و اعتبار سنجی نظریه ها می شود. از نگاه فلاسفه اسلامی، مفاهیم اعتباری در تنظیم رفتارها و روابط اجتماعی و اقتصادی افراد در جامعه مؤثرند؛ ازاین رو در دانش اقتصاد اسلامی باید به نقش اعتبارات اجتماعی توجه شود. در مورد تصدیقات به این نتیجه رسیدیم که گزاره های کلی اخباری بیانگر رابطه علی و معلولی بین رفتارها و پدیده های اقتصادی، عنصر هویت بخش دانش اقتصاد متعارف و اسلامی اند؛ ولی روش دستیابی به این گزاره ها و نیز اعتبارسنجی آنها در دو دانش مبتنی بر مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه دو دانش، متفاوت بوده و نیازمند تبیین است. طبقه بندی JEL: B41, B49